false
پریسا امیدی*
صنعت غذا: هوش مصنوعی smart mind یا fake mind یا Artificial intelligence به اختصار: (AI)، هوشی است که توسط ماشینها ظهور پیدا میکند، در مقابل هوش طبیعی که توسط جانوران شامل انسانها نمایش مییابد. اما پیش از هرچیز باید این موضوع را دانست که کلمه هوش، نشان دهنده امکان استدلال است و اینکه آیا هوش مصنوعی میتواند به توانایی استدلال دست یابد یا خیر و یا اینکه این توانایی استدلال تا چه حد مفید خواهد بود، خود موضوع اختلاف محققان است. کتابهای AI پیشرو، این شاخه را به عنوان شاخه مطالعه بر روی عوامل هوشمند تعریف میکنند: هر سامانهای که محیط خود را درک کرده و کنشهایی را انجام میدهد که شانسش را در دستیابی به اهدافش بیشینه میسازد. برخی از منابع شناخته شده از اصطلاح هوش مصنوعی جهت توصیف ماشینی استفاده میکنند که عملکردهای شناختی را از روی ذهن انسانها تقلید میکنند، همچون یادگیری و حل مسأله، با این حال این تعریف توسط محققان اصلی در زمینه AI رد شدهاست.
کاربردهای AI شامل موتور جستجوهای پیشرفته وب (مثل گوگل)، سامانه توصیهگر (که توسط یوتیوب، آمازون و نتفلیکس استفاده شدهاند)، فهم زبان انسانها (همچون سیری، دستیار گوگل و الکسا)، خودروهای خودران (مثل تسلا)، تصمیمگیری خودکار و رقابت در بالاترین سطوح سامانههای بازی استراتژیک (همچون شطرنج و گو) میشود. با بیشتر شدن توانایی ماشینها، وظایفی که نیازمند هوشمندی هستند، اغلب از تعریف AI برداشته میشود، پدیدهای که به آن اثر هوش مصنوعی گفته میشود.
شاخههای مختلف تحقیقات هوش مصنوعی حول اهداف بخصوصی متمرکز بوده و از ابزارآلات خاصی استفاده میکنند. اهداف سنتی تحقیقات AI شامل این مواردی مانند استدلال، نمایش دانش، برنامهریزی، یادگیری، پردازش زبان طبیعی، ادراک و توانایی در جابجایی و دستکاری اشیاء هستند. هوش جامع (توانایی حل مسائل دلخواه) در میان اهداف بلند مدت این حوزه است. جهت حل چنین مسائلی، محققان AI فنون حل مسأله وسیع و یکپارچهای را باتوجه به این موارد به کار بستهاند: جستوجو و بهینهسازی ریاضیاتی، منطق صوری، شبکههای عصبی مصنوعی و روشهای مبنی بر آمار، احتمالات و اقتصاد. AI همچنین با حوزههایی چون علوم کامپیوتر، روانشناسی، زبانشناسی، فلسفه و بسیاری از حوزههای دیگر مرتبط است.این شاخه بر این فرض بنا شدهاست که هوش انسانی را میتوان به دقت توصیف نمود، بهطوری که میتوان آن را توسط یک ماشین شبیهسازی نمود. این فرض بحثهای فلسفی را پیرامون ذهن و اخلاقیات خلق موجودات هوشمند برانگیخته است، موجوداتی که دارای هوش شبیه- انساناند. این مسائل توسط افسانهها، داستانهای تخیلی و فلسفه از زمانهای باستان مورد کاوش واقع شدهاند. ادبیات علمی- تخیلی و آینده پژوهی نیز پیشنهاد میدهند که AI با پتانسیل و قدرت عظیمی که دارد، ممکن است منجر به ایجاد ریسک وجودی برای بشریت گردد که با توجه به صحبتهای اخیر علاوه بر بیکاری عظیم به مسائل اخلاقی هم توجه شده است.
هوش مصنوعی توسط فلاسفه و ریاضیدانانی نظیر جرج بول که اقدام به ارائه قوانین و نظریههایی در مورد منطق نمودند، مطرح شده بود. با اختراع رایانههای الکترونیکی در سال ۱۹۴۳، هوش مصنوعی، دانشمندان آن زمان را به چالشی بزرگ فراخواند. در این شرایط، چنین بهنظر میرسید که این فناوری قادر به شبیهسازی رفتارهای هوشمندانه خواهد بود.با وجود مخالفت گروهی از متفکّرین با هوش مصنوعی که با تردید به کارآمدی آن مینگریستند تنها پس از چهار دهه، شاهد تولد ماشینهای شطرنج باز و دیگر سامانههای هوشمند در صنایع گوناگون بوده ایم.حوزه پژوهش در زمینه هوش مصنوعی در یک کارگاه آموزشی در کالج دارتموت در سال ۱۹۵۶ متولد شد. شرکتکنندگان آلن نیول (دانشگاه کارنگی ملون)، هربرت سیمون (دانشگاه کارنگی ملون)، جان مککارتی (مؤسسه فناوری ماساچوست)، ماروین منسکی (مؤسسه فناوری ماساچوست) و آرتور ساموئل (آی بی ام) از بنیانگذاران و رهبران پژوهش در زمینه هوش مصنوعی شدند. این افراد شاخص بههمراه دانشجویانشان برنامههایی نوشتند، رایانهها استراتژیهای بردِ بازی چکرز را فرا میگرفتند، سوالاتی در جبر حل میکردند، قضیههای منطقی اثبات میکردند و انگلیسی صحبت میکردند. در اواسط دهه ۱۹۶۰ میلادی وزارت دفاع آمریکا سرمایهگذاریهای سنگینی در حوزه پژوهش در زمینه هوش مصنوعی انجام میداد، در آن دهه آزمایشگاههای فراوانی در سراسر جهان تأسیس شد. بنیانگذاران هوش مصنوعی در مورد آینده خوشبین بودند.
نام هوش مصنوعی در سال ۱۹۶۵ میلادی به عنوان یک دانش جدید ابداع گردید. البته فعالیت در این زمینه از سال ۱۹۶۰ میلادی شروع شد. بیشتر کارهای پژوهشی اولیه در هوش مصنوعی بر روی انجام ماشینی بازیها و نیز اثبات قضیههای ریاضی با کمک رایانهها بود. در آغاز چنین به نظر میآمد که رایانهها قادر خواهند بود چنین فعالیتهایی را تنها با بهره گرفتن از تعداد بسیار زیادی کشف و جستجو برای مسیرهای حل مسأله و سپس انتخاب بهترین روش برای حل آنها به انجام رسانند.
اصطلاح هوش مصنوعی برای اولینبار توسط جان مککارتی (که از آن بهعنوان پدر علم و دانش تولید ماشینهای هوشمند یاد میشود) استفاده شد. وی مخترع یکی از زبانهای برنامهنویسی هوش مصنوعی به نام lips است. با این عنوان میتوان به هویت رفتارهای هوشمندانه یک ابزار مصنوعی پی برد. حال آنکه هوش مصنوعی به عنوان یک اصطلاح عمومی پذیرفته شده که شامل محاسبات هوشمندانه و ترکیبی (مرکب از مواد مصنوعی) است.
بهطور کلی هوش مصنوعی به دو دسته زیر تفکیک میشود:
هوش مصنوعی ضعیف که این نوع هوش مصنوعی در یک زمینه محدود عمل میکند و شبیهسازی هوش انسانی است. هوش مصنوعی ضعیف اغلب بر روی یک کار مشخص تعریف میشود و در محدوده تعریفش بسیار عالی عمل میکند. شاید این ماشینها بسیار هوشمند بهنظر برسند اما حقیقت این است که حتی از ابتداییترین سطوح هوش انسانی هم سادهتر عمل میکنند.
و هوش مصنوعی عمومی که با عنوان هوش مصنوعی قوی هم شناخته میشود، نوعی از هوش مصنوعی است که بیشتر در فیلمها دیدهایم، مانند رباتهای فیلم Westworld. هوش مصنوعی قوی بسیار شبیه به انسان عمل میکند چنانکه میتواند تواناییهای خود را بر حل مسائلی در حوزههای مختلف بهکار بگیرد.
هوش مصنوعی کاربردهای متنوعی دارد. تعدادی از مهمترین کاربردهای هوش مصنوعی شامل استفاده در وسایل نقلیه خودگردان مانند پهپادها و اتومبیلهای خودران، تشخیصهای پزشکی، خلق آثار هنری، اثبات قضیههای ریاضی، انجام بازیهای فکری، تعیین هویت تصاویر تشخیص چهره و صداها، ذخیره انرژی، جستجوگرهای اینترنتی، تهیه قراردادها و پیشبینی آرای قضایی میشوند.
۱. هوش مصنوعی در اقتصاد
یکی از مهمترین کاربردهای هوش مصنوعی در زمینه تجارت، اقتصاد و کلان داده است. برای مثال، با استفاده از هوش مصنوعی میتوان با ضریب خطای پایینی، تغییرات فصلی و بلندمدت در عرضه یا تقاضای محصولات مختلف را پیشبینی کرد. این موضوع میتواند به شدت در سیاست، اقتصاد کلان و کنترل عرضه و تقاضا مفید واقع شود. همچنین، شرکتهایی مانند گوگل خدماتی در زمینه هوش مصنوعی به شرکتهای بزرگ ارائه میدهند که میتواند به برنامهریزی، انبارگردانی، پیشبینی سیر صعودی یا نزولی فروش در محصولات به خصوص و نیز برندسازی آنها کمک کند.
۲. شبکههای اجتماعی
در شبکههای اجتماعی مطرح مانند توئیتر یا اینستاگرام، برای تشخیص الگوهای رفتاری انسانی، جلوگیری از هرزنامه و انتشار محتوای مجرمانه و نیز شناسایی مخاطبان هدف برای تبلیغات، از هوش مصنوعی استفاده میشود. همچنین، برخی از رباتهای شبکهُ اجتماعی بر پایه هوش مصنوعی فعالیت میکنند تا در بالاترین سطوح رفتارهای انسانی را شبیهسازی نمایند.
۳. هوش مصنوعی در خدمات حقوقی
کاربرد هوش مصنوعی در خدمات حقوقی به سرعت در حال افزایش است و سیستمهای نوین مبتنی بر پردازش زبان طبیعی بهتدریج در حال بهعهده گرفتن بخشی از وظایف حقوقدانان هستند. نرمافزارهای مبتنی بر تکنولوژی هوش مصنوعی در حال حاضر امکان تهیه قراردادهای دقیق، تحلیل قراردادها و اسناد حقوقی موجود و پیشبینی آرای دادگاهها را فراهم کردهاند.
قوانین هوش مصنوعی توسعه سیاستها و قوانین بخش عمومی برای ترویج و تنظیم هوش مصنوعی است. در حال حاضر مقررات بهطور کلی برای تشویق در زمینه هوش مصنوعی و مدیریت ریسکهای مرتبط با آن ضروری در نظر گرفته میشود. ملاحظات مدیریت دولتی و سیاستگذاری عموماً بر پیامدهای فنی و اقتصادی و بر سیستمهای هوش مصنوعی قابل اعتماد و انسان محور متمرکز هستند. رویکرد اصلی به مقررات روی خطرات و سوگیریهای فناوری زیربنایی هوش مصنوعی، به عنوان مثال، الگوریتمهای یادگیری ماشینی، در سطح دادههای ورودی، آزمایش الگوریتم، و مدل تصمیمگیری، و همچنین اینکه آیا توضیح سوگیریها در کد میتواند برای گیرندگان احتمالی فناوری قابل درک باشد و از نظر فنی انتقال آن برای تولیدکنندگان امکانپذیر باشد. مقررات هوش مصنوعی میتواند از اصول اولیه نشات بگیرد. مرکز برکمن کلاین برای اینترنت و جامعه در سال ۲۰۲۰ از مجموعههای اصول موجود، مانند اصول Asilomar و اصول پکن، هشت اصل اساسی را شناسایی کرد: حریم خصوصی، مسئولیتپذیری، ایمنی و امنیت، شفافیت و توضیحپذیری، انصاف و غیرقانونی. تبعیض، کنترل انسانی تکنولوژی، مسئولیت حرفهای و احترام به ارزشهای انسانی.قوانین و مقررات هوش مصنوعی به سه موضوع اصلی تقسیم شدهاست، یعنی حاکمیت سیستمهای اطلاعاتی مستقل، مسئولیت و پاسخگویی در قبال سیستمها، و مسائل مربوط به حریم خصوصی و ایمنی. یک رویکرد مدیریت دولتی رابطه ای بین قانون و مقررات هوش مصنوعی، اخلاق هوش مصنوعی، و «جامعه هوش مصنوعی» را میبیند که به عنوان جایگزینی و تغییر نیروی کار، پذیرش اجتماعی و اعتماد به هوش مصنوعی، و تحول تعریف میشود. تعامل انسان با ماشین. توسعه استراتژیهای بخش عمومی برای مدیریت و تنظیم هوش مصنوعی در سطح محلی، ملی ضروری است.
باید توجه داشت که پروژه ی پر سر و صدای هوش مصنوعی جای پای خود را بر پروژه ی رباتها خواهد گذاشت. این پروژه علاوه بر اینکه مزایایی بسیاری برای نوع بشر خواهد داشت اگر کنترلی بر حیطههای فعالیت، افراد درگیر و امنیت نداشته باشد، به ابزاری غیر قابل کنترل تبدیل خواهد شد که نه تنها به نفع بشریت نخواهد بود بلکه ضررهای جبران ناپذیری هم خواهد داشت که کوچکترین آن به گفته دانشمندان این حوزه بیکاری حدودا ۳۰۰ میلیون نفر را درگیر خواهد کرد. / اقتصادسبز آنلاین
*کارشناس ارشد علوم سیاسی
true
true
http://sanatghaza.com/?p=31566
true
true