×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true
true

آخرین اخبار

true
    امروز  شنبه - ۸ اردیبهشت - ۱۴۰۳  
true
false

صادرات بدون واردات میسر نیست

صنعت غذا: «کسانی که توانشان در بخش تولید است باید به تولید پرداخته و واردات را نیز باید به دست افراد متخصص بخش بازرگانی و تجارت بین‌الملل بسپرند. قرار نیست یک نفر همه کارها را انجام دهد و هرکس باید به حوزه تخصصی خود ورود نماید. متأسفانه مسئولین کشور، ناخودآگاه یا آگاهانه، یک تضاد فکری اقتصادی ایجاد کردند و تولیدکننده را مقابل واردکننده و واردکننده را مقابل صادرکننده و مردم را مقابل همه اینان قرار دادند. امروز برخی دنبال این هستند که از آب گل‌آلود ماهی بگیرند؛ از این رو دائما اعلام می‌کنند که واردات مخل تولید است؛ در حالی که هیچ تولیدکننده‌ای را نمی‌توان یافت که بی نیاز از واردات باشد!»
آنچه خواندید بخشی از سخنان علیرضا مناقبی، رئیس هیات مدیره مجمع عالی واردات ایران در گفت‌وگو با «اقتصاد سبز» است. در ادامه، متن کامل این پرسش و پاسخ خواهد آمد:

در رابطه با نرخ ارز برای این که دست کم بازار به ثبات برسد و بازرگانان و فعالان تجاری بتوانند برای فعالیت‌های خود برنامه‌ریزی داشته باشند چه راهکارهایی را پیشنهاد می‌کنید؟
در کشور ما متأسفانه از روز اول انقلاب تاکنون هیچ ثبات اقتصادی وجود نداشته‌ که علت آن نیز بحث تضاد منافع بوده است؛ یعنی عده‌ای از این بهم‌ریختگی و آشفتگی منفعت می‌برند، با این که ممکن است این عده به گونه‌ای خود را نشان دهند که باور نکنیم مسبب چنین اوضاعی هستند. در مورد ارزهای مختلف مثل ارز جهانگیری و ارز مخبر نیز باید گفت که فقط یک عدد به‌شمار می‌رود و تا زمانی که این عدد را تعیین می‌کنند، اوضاع به همین منوال است، زیرا از دیدگاه من، اقتصاد، یک موجود زنده و بسیار حساس است که با یک تلنگر، عکس‌العمل نشان می‌دهد. متأسفانه سال‌هاست که به اقتصاد با دید سیاسی نگاه می‌شود و همه چیز را به هم گره زدند. امروز چیزی به نام اقتصاد در کشور وجود ندارد و بی‌جهت اعلام حمایت‌های واهی می‌کنند؛ در صورتی که اقتصاد، حامی خود است و این دیدگاه من است. در واقع، یک اقتصاد پویا و فعال، نیازی به حمایت ندارد، چون خودش مزیت ایجاد می‌کند. در حقیقت، دنیا یک دهکده کوچک محسوب می‌شود که قرار نیست ما چیزی را ابداع کنیم، بلکه تنها باید از تجارب دیگران استفاده کرده و با تفکر و تلفیق به یک راه درست دست یابیم؛ اما آیا امروز در این مسیر از تجارب دیگران استفاده کرده‌ایم؟! به ضرس قاطع می‌گویم کسی که دنبال منافع قانونی و درست خویش باشد به همان اندازه به جامعه نیز منفعت می‌رساند، اما در غیر این صورت، فرد حتی به فکر منافع شخصی خودش هم نیست، چون زمانی می‌توان به منفعت خود دست یافت که منفعت دیگران را لحاظ کرد و براساس هوش، ذکاوت و توانایی خود‌ از آن، منفعت مضاعف برد. در مجموع این که اقتصاد ما تبدیل به یک اقتصاد مریض شده است و در این راستا، برخی حتی زندگی کردن با چیزی که به دست می‌آورند را نیز بلد نیستند و از این زندگی، بهره و روزی ندارند.
بنابراین به اعتقاد من دربحث اقتصاد باید دید با توجه به این که واحد پول کشور ما ریال است، آیا در داخل و برای اداره کشور اصلاً نیازی به دلار است؟! البته برای تعامل با دنیا استحصال ارز لازم است و کسانی که توانایی تولید یا ایجاد آن را در کشور دارند باید آن را ایجاد کرده و کسانی که توانایی و مزیت نسبی آن را ندارند باید از جای دیگر آن را تأمین کنند. در حقیقت، حکومت‌داری، دفترداری و بنگاه‌داری و … ما به خاطر این است که جامعه پویایی داشته باشیم تا مردم بتوانند در آرامش زندگی کنند. امروز باید بدانیم با اقتصاد دستوری در کشور راه به جایی نخواهیم برد و تا امروز نتیجه آن را دیده‌ایم. من، تولید را جدا از تجارت و یا واردات را جدا از صادرات نمی‌دانم. در واقع همه این‌ها یک زنجیره به هم پیوسته است که باید با هم کار کنند، زیرا هر کس یک تخصصی دارد و کسی که توان او در بخش تولید است باید تولیدکننده واقعی باشد و یا کسی که توانش در بخش بازرگانی و تجارت بین‌الملل است، باید به این کار بپردازد، چون این امر، توانایی و تخصص خود را می‌طلبد و همانگونه که ممکن است من نتوانم یک تولیدکننده موفق باشم، قطعاً یک تولیدکننده نیز نمی‌تواند یک بازرگان یا یک واردکننده موفق باشد و قرارهم نیست که یک نفر همه کارها را انجام دهد. نکته مهم در این رابطه این‌که مسئولین اقتصاد، ناخودآگاه یا آگاهانه، یک تضاد فکری اقتصادی ایجاد کردند و تولیدکننده را مقابل واردکننده و واردکننده را مقابل صادرکننده و مردم را مقابل همه این‌ها قرار دادند. امروز وقتی پای صحبت یک تولیدکننده‌ می‌نشینید، می‌گوید واردات باید حذف شود، چون جلوی کار مرا می‌گیرد، اما در نهایت می‌بینید که خود او برای تأمین نیاز کارخانه و واحد تولیدی‌اش، واردات انجام می‌دهد؛ در حالی که ماهیت و جایگاه قانونی واردکننده با این کار زیر سؤال می‌رود! واردات هم مانند تولید، صادرات، خدمات فنی مهندسی و… یکی از پایه‌های اقتصاد بوده و هریک از این‌ها، مکمل دیگری است. به ضرس قاطع می‌گویم، هیچ کشوری نیست که واردات مناسب نداشته و بتواند صادرات خوب داشته باشد. باید بدانیم که ما از نظر اقلیمی، جایگاه و … در یکسری از موضوعات مزیت نسبی داریم که باید روی آنها تمرکز و کار کنیم، اما توان انجام یکسری از امور را نیز نداریم. جدا از شعار و حرف باید واقعیت‌ها را دید. متأسفانه مسئولین ما این واقعیات را نمی‌بینند؛ شاید به دلیل این که برای حفظ میزهای خود باید یکسری از مسائل را نادیده بگیرند. حرف من این نیست که از بخش تولید حمایت نشود، بلکه باید شرایطی را ایجاد کرد که این بخش، اجازه پویایی پیدا کرده و توانایی این را داشته باشد که بتواند با علم روز دنیا حرکت کند. در واقع علم، تحقیقات و توانایی‌ یک تولیدکننده، او را موفق می‌کند. امروز کسانی که از دولت تقاضای حمایت دارند، دنبال اقتصاد رانتی بوده و به فکر استفاده از توانایی‌های خود نیستند و دنبال این هستند که از آب گل‌آلود ماهی بگیرند؛ از این رو دائما اعلام می‌کنند که واردات مخل تولید است؛ در حالی که هیچ تولیدکننده‌ای را نمی‌توان یافت که بی نیاز از واردات باشد!
همانگونه که می‌دانیم بخش کشاورزی جامعه هم نیاز به واردات کود، سم و نهاده‌های کشاورزی دارد و اگر این واردات از مسیر درست و توسط افراد متخصص انجام شود، می‌تواند کارساز واقع شود و این افراد، جدا از تخصص خود، بخش تولید را نیز حمایت می‌کنند. در واقع، افرادی که تخصصشان واردات است، کالا را به صورت عمده و با قیمت مناسب‌‌تر خریداری کرده و از طرفی وقتی کالا را وارد می‌کنند، به دلیل رقابت در کار خود، با قیمت مناسب‌ و با پرداخت مدت‌دار به تولیدکننده به فروش می‌رسانند و به عنوان مجموعه‌ای محسوب می‌شوند که از بخش تولید حمایت می‌کند. از سوی دیگر واردکننده، کالا یا مواداولیه را برای صدها کارخانه وارد می‌کند، ولی یک کارخانه‌دار تنها به اندازه نیاز خود اقدام به واردات خواهد کرد. غیر از این‌ها در واقع با جلوگیری از واردات، تعداد زیادی از افراد بیکار شده و هزاران مشکل دیگر ایجاد می‌شود. با این کار، یک مجموعه‌، تعطیل و از حیز انتفاع خارج می‌گردد و این امتیاز به مجموعه دیگر تزریق خواهد شد؛ در حالی که هریک از آنها می‌توانند کار خود را انجام دهند.
چه کسی گفته است که همه باید تولیدکننده شوند؛ مگر همه باید یک کار داشته باشند؟! از دیدگاه من، کارگری که ۳۰ سال کار کرده است، امروز در رشته خود دکترا دارد و حرفه‌ای شده است و حتی یک دکتر نیز نمی‌تواند کار او را انجام دهد. لذا اقتصاد را باید از دید اقتصادی نگاه کرد و وقتی از منظر سیاسی به آن نگاه کنیم، فساد و رانت ایجاد می‌شود، چون بدین وسیله اقتصاد را از ریل خود خارج کرده‌ایم.
در رابطه با ارز تک‌نرخی هم منظور ما از همان ابتدا تک‌نرخی کردن ارز به صورت واقعی بود، اما متأسفانه هیچگاه از اول انقلاب تاکنون ارز تک‌نرخی نداشته‌ایم. ارز تک‌نرخی را باید بازار ایجاد کند و رئیس جمهور، رئیس قوه مقننه یا هر کس دیگر نمی‌تواند آن را به وجود آورد. امروز اگر هزاران مرتبه، رئیس بانک مرکزی و مسئولین دیگر ادعا کنند که ما هیچ ارز دیگری را قبول نداریم، مگر ارزی را که ما تصویب کرده‌ایم، نمی‌توان پذیرفت و زمانی می‌توان این ادعا را کرد که ارز به راحتی در اختیار همه قرار گیرد. اکنون هیچ کشاورزی محصول خود را با ارز ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان به فروش نمی‌رساند و یا در اختیار صادرکننده قرار نمی‌دهد، چون باید همه کالاها را با دلار ۵۰ هزار تومانی تهیه ‌کند. واقعیت جامعه آن چیزی است که لمس می‌کنیم. این همه اعلام می‌شود که تورم کاهش یافته است، اما آیا شما به عنوان مصرف‌کننده، آن را قبول می‌کنید؟! تا زمانی که تنها شعار بدهیم و با شعور خود عمل نکنیم، اوضاع به همین منوال است.

در رابطه با مجمع عالی واردات توضیح داده و بگویید تاکنون چه اقداماتی را انجام داده‌اید و برای امسال چه برنامه‌هایی را مدنظر دارید؟
مجمع عالی واردات در دهه ۸۰ به عنوان یک تشکل با دستور و حکم وزیر وقت آقای غضنفری، تشکیل و در آن زمان بسیار کمک حال کشور شد. این مجموعه کاملاً از بخش خصوصی تشکیل شده و افراد با تخصص‌های مختلف از IT گرفته تا بخش گوشت، کاغذ، مواد غذایی و … در آن حضور پیدا کردند. در زمان تأسیس مجمع عالی واردات، وقتی که برای مثال بخش مرغ کشور با مشکل مواجه می‌شد، بلافاصله این تشکل وارد عمل شده و دست به دست هم داده و تلاش می‌کرد در اسرع وقت مرغ مورد نیاز کشور را وارد کند، زیرا افرد بخش خصوصی، ارتباطات بسیار خوبی با دنیا داشته و قطعا ًاعتبار آنها در دنیا از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و می‌توانند با یک تلفن، ایمیل و… کالا را را تأمین ‌کنند. می‌توان به جرأت اعلام کرد که امروز هم این مجمع، جایگاه واقعی بخش خصوصی است. در مورد تعداد اعضا نیز باید گفت قبلاً خیلی بیشتر بودند، اما هم‌اکنون بیش از ۱۰۰ شرکت عضو مجمع و در حال فعالیت هستند. مجوز مجموعه نیز از وزارت بازرگانی اخذ شده و سپس جزو تشکل‌های اتاق ایران شدیم. متأسفانه از زمانی که واردات در کشور، ممنوع و در ظاهر به آن ایراداتی وارد شد، به تدریج افرادی که به صورت قانونی و قانونمند کار می‌کردند، چراغشان کم‌سوتر شد و به همین دلیل، تعداد افراد مجمع افت کرد. دیدگاه ما این است که این مجموعه به عنوان تشکلی ثابت قدم بوده و حرف خود را یکنواخت عنوان کرده است و از هیچگونه رانت و … استفاده نکرده و اگر نیز کسی شخصاً خلافی انجام داده است باید خودش جوابگو باشد، اما در مجموع به هیچ عنوان، کار شخصی در مجمع انجام نمی‌گیرد و حرف‌هایی که بیان می‌شود به نفع عموم است؛ یعنی دیدگاه مسئولین مجمع این است که اگر بتوانند انتفاعی حاصل کنند برای آحاد مردم است و این برمی‌گردد به هوش و توانایی فرد که چقدر بتواند از انتفاع ایجاد شده، بدون ایجاد رانت بهره بگیرد.

آیا این تشکل یا مجمع توانسته است کار جمعی را به عنوان کارنامه به خوبی به انجام برساند و گره‌ای از کار بگشاید؟ سؤال دیگر آن که امسال با توجه به مشکلات متعدد در زمینه تخصیص ارز، چه برنامه‌هایی را مدنظر دارید ؟
تخصیص ارز مقوله‌ای جداست، اما مشکل ما این است که به ظاهر بحث واردات را اشتباه دانسته و ممنوع اعلام کرده‌اند.

آیا برای رفع این مشکل اقدامی ‌کرده‌اید؟
همه این کارها انجام شده است، ولی به قدری این نفوذ از جانب سیستم حاکمیتی زیاد بوده است که افراد واردکننده قانونی هم بعضی اوقات جرأت نمی‌کنند بگویند که واردکننده هستند، ولی من با این که خودم تولید کننده نیز هستم از واردات قانونی حمایت می‌کنم. اگر قاچاقی در کشور صورت می‌گیرد، ربطی به واردکنندگان ندارد. باید ببینیم چه چیزی باعث رواج قاچاق شده است. امروز مبارزه با قاچاق کار بسیار سختی شده است. یک روز دولت ادعا می‌کرد قاچاق ۲۵ میلیارد دلاری را به ۱۵ میلیارد دلار رسانده است، اما این نیز عدد کمی نیست.

آیا اکنون آماری از این مقوله موجود است؟
امروز واردات حدود ۲ هزار و ۵۰۰ قلم کالا ممنوع شده است. در واقع از ابتدای اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۷ واردات ۱۳۹۹ قلم کالا ممنوع شد و سپس ۲ هزار و۵۰۰ قلم کالا ممنوعیت کامل وارداتی یافت، اما با همه این‌ها هنوز همه این کالاها در بازار یافت می‌شوند! دلیل آن چیست؟! این نشان می‌دهد که پدیده قاچاق در کشور وجود دارد. در حقیقت اگر گردش مالی رقمی که از قاچاق به دست می‌آید را درنظر بگیریم، درمی‌یابیم که چه رقم بزرگی خواهد شد و قطعاً افردی که از این راه سودهای کلانی به جیب می‌زنند، اجازه نمی‌دهند جلوی این کار گرفته شود. مسأله مهم‌تر این که این حجم از قاچاق نمی‌تواند توسط مردم عادی صورت گیرد، زیرا سیستماتیک بوده و مسیر آن مشخص است و این وظیفه قوه قضائیه و نیروی انتظامی است که آن را کنترل کرده و خاطیان را پیدا کنند؛ زیرا این امر، اول از همه حاکمیت را متضرر خواهد کرد. البته ممکن است برای حفظ منافع عده‌ای خاص به این قضیه به درستی ورود نکنند، اما باید دانست آن افراد خاص، ما واردکنندگان نیستیم، چون توانایی این کار را نداریم. هرگز این حجم از قاچاق و این رقم نمی‌تواند در جیب یک مسافر جا ‌شود و یا چیزی نیست که یک کولبر بتواند آن را وارد کند و اگر سیستماتیک و برنامه‌ریزی شده نباشد، ورود آن امکان‌پذیر نیست. چگونه امکان دارد با فاصله‌ای که بین مرکز تا مرزهای کشور وجود دارد، کالاهای قاچاق به آسانی در مرکز توزیع شود؟! آیا در این مسیر طولانی، هیچ چشم بینایی وجود ندارد که ببیند چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟! خوشبختانه کشور ما دارای یک سیستم امنیتی بسیار قوی بوده و این باعث افتخار است، چون این سیستم حافظ منافع کشور است، اما چطور نمی‌توان فهمید چه کسی قاچاق می‌کند؟!

در مورد برنامه‌های در دست اقدام مجمع عالی واردات توضیح دهید.
امسال تلاش می‌کنیم که در ابتدا حقانیت واردات قانونی را به مسئولین کشور ثابت کنیم. دیگر این که سعی داریم واردات را -که جلوی آن را به هر بهانه‌ای گرفته و ممنوع اعلام کردند- از ممنوعیت درآوریم. متأسفانه اولین بهانه برای ممنوعیت واردات، حمایت از تولید داخلی است؛ در حالی که این کار اساساً اشتباه است و در هیچ جای دنیا به چشم نمی‌خورد، چون کلمه ممنوعیت بار فکری منفی برای آحاد جامعه دارد، اما به کارگیری واژه محدودیت درست است. کسی با محدودیت -به دلیل منافع آحاد مردم- هیچ مخالفتی ندارد. واردات، یک گلوگاه به عنوان تعرفه دارد که آن تعرفه در اختیار حاکمیت است و او باید تشخیص دهد. می‌توانند در یک مدت زمان خاص و به جهت حمایت از تولید داخلی، محدودیتی را برای کالایی خاص ایجاد کنند، اما تولیدکننده هم باید بداند که این محدودیت، یک زمان دارد و اگر توانست خود را در این مدت به جایگاهی مناسب برساند و نیاز جامعه را به صورت کمّی با قیمت مناسب(نه قیمت دستوری ) و قابل رقابت با واردات و تولیدی با کیفیت برآورده سازد، قابل قبول خواهد بود. در آن صورت دیگر، نیازی به حمایت دولت و حاکمیت ندارد. هیچ واردکننده عاقلی نیز به خود اجازه نمی‌دهد در صورت تولید چنین کالایی در کشور، اقدام به واردات کند، چون بازاری برای این کار در داخل وجود ندارد. بنابراین نیازی به تعرفه و… نیست، چون تولید داخلی صورت می‌گیرد.

تحلیلی در باره صنعت غذای کشور به ویژه صنعت شیرینی و شکلات ارائه دهید.
صنعت شیرینی و شکلات ایران بدون اغراق به یکی از صنایع سرآمد کشور مبدل شده و این از زمانی اتفاق افتاده است که اجازه داده شد یک رقیب دیگر هم کنار آن قرار بگیرد و واردات محصول نهایی قانونی شد. از طرفی، صنعت داخلی هم توان این کار را در خود دید و اقدام به واردات ماشین‌آلات مناسب کرد. واردکننده قانونی هم اقدام به واردات مواد اولیه خوب کرد، چون دید باید با ماشین‌آلات و نوع تفکر تولیدکننده همخوانی داشته باشد. از این رو همه این‌ها دست به دست هم دادند و کارخانجات صنعت شیرینی و شکلات، یکی پس از دیگری شکوفا شدند و به حدی رسیدند که صادرات آنها در مناطقی از دنیا که مهد شیرینی و شکلات بودند، مطرح شد؛ بدون این که حمایتی از آنها صورت گیرد و حتی قیمت تمام شده آنها نیز قابل رقابت شد؛ اما متأسفانه اتفاقی که امروز افتاده این است که به دلیل حمایت از تولید داخلی، جلوی واردات محصول نهایی را گرفتند؛ در حالی که اگر به آمار نگاه کنیم میزان واردات این محصولات در کشور، به اندازه‌ای نیست که مانع تولید شود و در واقع با این کار فقط جلوی رقابت در تولید را گرفته و رفاقت را از بین بردند. امروز میزان صادرات شیرینی و شکلات ما نسبت به ۱۰ سال پیش افت کرده است، چون واردات محصول نهایی را ممنوع کردند. در این میان همچنین تنها عده خاصی منتفع شدند.
بزرگترین نمایشگاه صنعت غذای کشور، «ایران اگرو‌فود» اخیراً برگزار شد؛ با توجه به وجود بازار خوب در ایران و قابلیت‌هایی که از نظر کریدور برای حمل و نقل وجود دارد، به نظر شما چرا در زمینه تجارت موادغذایی، چه در زمینه صادرات و چه واردات به نقطه‌ای که باید برسیم، نرسیده‌ایم؟
این امر به خاطر سیاست‌های کلان کشور اتفاق افتاده است. هم‌اکنون متأسفانه ۵۰ درصد ظرفیت اکثر کارخانجات خالی است! تکیه کردن به حرف و شعار، منجر به این وضعیت شده است، اما واقعیت غیر از این‌ها است.
امروز متأسفانه صنعتی را که می‌توانستیم در آن مزیت داشته باشیم و برای کشور استحصال ارز به دنبال داشت از بین بردیم و بی‌دلیل روی صنعت دیگری به نام خودرو پافشاری کردیم که نه تنها ارزآوری ندارد، بلکه با جان مردم نیز بازی می‌کند! دلیل این که امروز از رشد صنعت شیرینی و شکلات کاسته شده این است که اولاً جیب مردم کوچک شده است و چون شیرینی و شکلات، قوت غالب مردم نیست، دنبال تهیه آن نیستند و از طرفی نیز صادرات بسیار کاهش یافته است و فقط به کشورهایی مثل عراق و افغانستان صادر می‌کنیم که اسم این صادرات نیست و این نوع صادرات، ارزآوری به همراه ندارد. ممکن است برخی کارخانجات کار ‌کنند، ولی منافع اجتماعی ندارند.
من به عنوان یک واردکننده با همه وجود اعلام می‌کنم که تولیدکننده در هر جامعه‌ای تاج سر مردم است، اما تولیدکننده‌ای که منافع کشور و مردم خود را حفظ کرده و مزیت نسبی برای کشور داشته باشد و لطمه به آن وارد نکند. امروز براساس سیاست‌های غلط، اتفاقات بدی افتاده و مردم را به کم‌فروشی و تقلب وادار کرده است. نیازی نیست مسئولین بگویند همه درست کار می‌کنند و من به عنوان یک مصرف‌کننده می‌بینم چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
آیا سازمان حمایت از مصرف‌کننده می‌تواند از تولید حمایت کند؟! در این صورت با اسم و ماهیت آن تضاد دارد. البته این سازمان می‌تواند تعامل ایجاد کند ولی در نهایت، اسم آن حمایت از مصرف‌کننده است و باید تمام تلاش خود را به کار گیرد تا کالای خوب با قیمت مناسب و به اندازه نیاز جامعه تولید شود.
امروز این سازمان اجازه می‌دهد یک تولیدکننده که دو سال گرانفروشی کرده است، تنها جریمه شود و در حالی که این جریمه باید به مصرف‌کننده‌ای که وجه محصول را پرداخت کرده است، برگردانده شود، اما با نهایت تأسف در جای دیگر خرج می‌شود. نمی‌توان اسم این را تعزیرات گذاشت.
امروز اختیار را از مصرف‌کننده گرفته‌اند؛ در حالی که مصرف‌کننده عقل دارد و می‌تواند نوع زندگی خود را انتخاب نماید.

true
برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false