- ۲۴ آذر ۱۴۰۰
- اخبار برگزیده , اخبار ویژه , دام و طیور , کشاورزی , گزارش
- کد خبر 29095
- 1064 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
اقتصادسبز آنلاین: کشت و صنعت شریف آباد از اراضی شهرستان البرز، شهر محمدیه در نزدیکی استان قزوین است. دارای ۹۰۰ هکتار اراضی یکپارچه بوده که در ۷۵۰ هکتار از این اراضی بر اساس الگوی کشت سالانه شرکت محصولات استراتژیک از جمله ذرت علوفهای، گندم و کلزا کشت میگردد و مابقی اراضی که در آن فعالیت کشاورزی صورت نمیگیرد مختص بخش دامپروری مجموعه است.
تولیدات شرکت کشت و صنعت شریفآباد شامل سه محصول کشاورزی، دامپروری و فرآوردههای لبنی است. هدف مجموعه، تولید یک زنجیره کامل با شعار از مزرعه تا منزل است. آنچه که در حوزه دامپروری باید به آن اشاره کنم این است که مجموعه شریفآباد دارای با سابقهترین گله به لحاظ خلوص ژنی در کشور است چرا که در سال ۱۳۶۲، ۴۰۰ رأس تلیسه رجیستر نژاد هلشتاین از کشور کانادا وارد مجموعه شریفآباد شد. بخش اعظمی از این گله با رشدی که داشته است تا سال ۱۳۸۹ نگهداری شدهاند. از سال ۱۳۸۹ یک طرح تکمیل ظرفیت پنج هزار رأسی در مجموعه تصویب و با همکاری بانک کشاورزی به مرحله اجرا رسیده است. بطور کلی گلههای گاو شامل گروههای مولد(شیرده)، گوسالههای نر(شیرخوار) و دامهای به تولید نرسیده تشکیل شده است و در حال حاضر ۳ هزار و ۴۲۰ رأس دام دوشا در مجموعه شریفآباد وجود دارد. سایز گله شریف آباد ۸۴۰۰ رأس دام بوده که متوسط روزانه تولید شیرخام ۱۲۷ تا ۱۳۰ تن در مجموعه است که البته در زمان اوج تولید، این میزان به ۱۵۱ تن هم میرسد. ذکر این نکته ضروری است با توجه به خصوصیات نژاد هلشتاین، گرما سبب کم شدن خوراک دام و به تبع آن کاهش تولید شیر میشود. شعار از مزرعه تا منزل سیاست سازمان اقتصادی کوثر است که به تأسی از آن شرکت کشت و صنعت شریفآباد در زنجیره تولید محصولات لبنی سعی کرده تا از صفر تا صد پروسه تولید لبنیات یعنی از شیرخام تا تولید محصول نهایی را در زنجیره تعریف کند بههمین منظور در سال ۱۳۹۰یک کارخانه کوچک تولید فراوردههای لبنی به مجموعه شریفآباد اضافه شد این کارخانه واقع در شهرک صنعتی شکوهیه قم با برند «رابتا» است و در راستای سیاست تولید محصولات لبنی یا همان تبدیل شیرخام به محصول لبنی که بر سر سفره قرار میگیرد فعالیت میکند. در حال حاضر حدود ۴۷ درصد از شیر خام تولیدی مجموعه تبدیل به محصول میشود که از ۱۳۰ تن تولید روزانه حدود ۶۰ تا ۷۰ تن به کارخانه «رابتا» میرود و بقیه آن به کارخانجات لبنی مطرح کشور ارسال میشود.
پیرامون موفقیتهای این مجموعه معظم بیمناسبت ندیدیم تا پای صحبتهای دکتر احمد پایدار، مدیرعامل کشت و صنعت شریفآباد بنشینیم که مشروح آن در ادامه میآید.
مریم حقبیان
عکس: اقتصادسبز: شکوفه خوشنثار
در ارتباط با فروش شیر به سایر واحدهای لبنی که به آن اشاره داشتید قیمت شیرخام بعد از گذشت ۵ ماه از سال هنوز اعلام نشده است و باعث بهوجود آمدن مشکلات بسیاری برای واحدهای دامداری شده است، تبعات این تعلل در اعلام قیمت شیرخام چه مشکلاتی را بهوجود آورده است؟
سیاست قیمتگذاری که سالانه در خرید محصولات زراعی و دامی در کشور مطرح میشود همواره سبب بروز چالشهای بسیاری برای صنایع شده است چرا که در ابتدای هر سال هزینهها اعم از حقوق و دستمزد، هزینههای سر بار تولید و ….. افزایش مییابد.
اما قیمت شیرخام با گذشت ۵ ماه از سال همچنان در حال گمانهزنی است در حالیکه دامدار با وجود افزایش هزینههای سرسامآور باید به قیمت سال گذشته شیرخام را بفروشد. در حال حاضر قیمت ۶۴۰۰ تومان برای شیر مطرح شده اما هنوز به تصویب نرسیده و ابلاغ نشده است.
اتفاق نگران کنندهای که امسال با آن مواجه شدهایم بحث خشکسالی و به تبع آن افزایش قیمت علوفه است. حتی کاه و کُلِش که هم از لحاظ ریالی و هم از لحاظ کیفی بهعنوان بیارزشترین بخش خوراک دام مطرح میشود سه الی چهار برابر افزایش قیمت داشته است. در سال گذشته کاه در بالاترین قیمت کیلویی یکهزار تومان قیمت داشت، اما امسال صحبت از کیلویی چهار هزارتومان به بالا است. همچنین قیمت یونجه نیز حدود ۵۰ درصد افزایش داشته و از قیمت دو هزار و ۷۰۰ تومان به ۵ هزار و ۳۰۰ تومان رسیده و پیشبینی ما این است که بازهم افزایش قیمت خواهد داشت.
در حال حاضر بزرگترین چالشی که با آن مواجه هستیم بازار متلاطم خوراک دام است چرا که ۷۰ درصد هزینه تمام شده محصولات را خوراک تشکیل میدهد و این افزایش هزینههای تأمین خوراک دام، تولید را با چالش جدی مواجه کرده و این مساله بحث سلامت جامعه را نیز تحتالشعاع قرار میدهد.
یکی از شاخصهای با اهمیت در کشورهای توسعه یافته، میزان مصرف لبنیات بالاخص شیر سالم است اما در حال حاضر بهدلیل مشکلاتی که به آن اشاره شد و با کاهش قدرت خرید مردم ، کشور با معضل جدی کاهش سرانه مصرف لبنیات مواجه شده است. از طرفی بنده هم بهعنوان یک تولیدکننده محصول لبنی و شیرخام، در تأمین نهادهها و خوراک دام به شدت دچار مشکل هستم و با افزایش سرسامآور هزینههای تولید قادر به فروش شیر یا محصول لبنی با قیمتهای فعلی نخواهم بود.
اعتقاد و هدف ما بهعنوان متخصص این است شیری که بر سر سفره مردم میرود باید با خاطر آسوده مصرف شود. رسیدن به این شاخصها برای ما هزینهبر است. ما ناچاریم برای رفع سمومی که ممکن است در شیر وجود داشته باشد متقبل هزینههایی شویم که بهای تمام شده قیمت محصول نهایی را بالا میبرد. در همین راستا دولت میبایست تدابیری اتخاذ کند تا خوراک دام با حداقل چالش در اختیار واحدهای دامداری قرار گیرد.
اشاره به سلامت شیرخام داشتید ولی همواره چندین سال است که در مورد بار میکروبی شیرخام و استفاده از وایتکس صحبتهایی مطرح میشود و سبب شده تا موجی از بیاعتمادی مردم نسبت به محصولات لبنی را به همراه داشته باشد در این رابطه چه نظری دارید؟
در ابتدا باید آگاهی مردم را افزایش دهیم که در این راستا نقش رسانهها بسیار چشمگیر است. با قاطعیت میگویم شاخصهای فنی و تکنیکال صنایع ایران با دنیا رقابت میکند، چرا که متخصصین، مشاورین و فعالان عرصه صنعتی در بخش دام و طیور وجود دارند که در دنیا برند هستند و از آنها به نیکی یاد میشود.
اما در این میان آنچه که اتفاق میافتد نگرانی بابت سفره مردم و عرضه شیر است و اینکه شیرخام چگونه به دست مردم میرسد؟ آیا مردم از مراکز بهداشتی شیر را خریداری میکنند یا خیر؟ مردم باید بدانند شیر را باید از یک محل معتبر خریداری نمایند.
باید به مردم هشدارهای لازم داده شود چرا که شیرهایی که در واحدهای لبنیات سنتی به فروش میرسند از لحاظ استرلیزه و پاستوریزه شدن تفاوت فاحشی با شیرهای تولید شده در کارخانجات دارند.
شیر در واحدهای صنعتی بهوسیله متخصصین با حداقل بار میکروبی و به شرط سلامت تولید میشود و همانگونه که اشاره کردم ما برای این امر هزینه میکنیم، میزان آفلاتوکسین خوراک دام را کنترل میکنیم که به حد مجاز برسد، شیر کنترل و آزمایش میشود که این عدد از حد خاصی بالاتر نرود. کارخانهها این عدد را به عنوان یک استاندارد در نظر میگیرند و شیر را پس میزنند. ولی در مراکز فروش لبنیات سنتی بهدلیل نبود مسئول کنترل کیفی هر اتفاقی میتواند بیافتد. شیر و محصولات لبنی به شدت قابلیت تخلف را دارند، خصوصاً در شرایط فعلی بازار که قیمتها، قیمتهای کاذبی هستند و واحدهایی که برند معتبری ندارند ناچارند برای سوددهی بیشتر از هزینههای لازم برای افزایش کیفیت شیر خود کم کنند. تنها راه این است که مردم آگاه باشند چه محصولی را از چه مکان و یا چه کارخانهای تهیه مینمایند.
استفاده از وایتکس در شیر را رد میکنید؟
صددرصد این هجمه وارد شده به صنعت لبنیات از پایه و اساس مردود است واحدهای صنعتی نیازی به اینکار ندارند چرا که محصولات لبنی با بهروزترین ماشینآلات و زیرنظر متخصصین زبده تولید میشود.
اشارهای داشتید به اینکه کشت و صنعت شریفآباد خود بخشی از نهادهها را تولید و بخشی دیگر را از طریق واردات تأمین میکند در زمینه واردات و مشکلات تأمین ارز با چه مشکلاتی مواجه هستید؟
جیره دامها دو بخش است، یک بخش علوفهای و یک بخش کنسانترهای. در بخش علوفهای امسال بهدلیل خشکسالی دامداران به شدت تحت فشار هستند. قیمت یونجه به شدت افزایش یافته و سبب شده در استانهای مختلف با قیمتهای مختلف به فروش برسد. یونجه استانهای همدان، خوزستان و مغان از لحاظ کیفیت معروف هستند و قیمت بالاتری هم دارند. البته در استانهایی که وضعیت اقلیم اجازه میدهد میتوانند علوفه کشور را تأمین کنند و مشکلی در این زمینه وجود ندارد. آنچه که سبب نگرانی میشود بحث تأمین کنسانتره بوده که شامل جو، ذرت و سویا است. در این سه قلم کشور و به تبع آن دامداریها واردکننده هستند و ما نمیتوانیم در این زمینه دخل و تصرف یا مدیریتی داشته باشیم از این جهت که ما با موجود زنده سرکار داریم و باید روزانه خوراک یک گله را آماده داشته باشیم. از اواسط سال گذشته بحث تامین نهادههای کشاورزی از طریق سامانه بازارگاه پیش آمد و مشکلات بسیاری در این بخش بهوجود آمد. تولیدکنندگان به ارز آزاد و بحث عرضه و تقاضا اعتقاد دارند بهگونهای که همه بتوانند محصول مورد نیاز را از یک بازار مشترک بصورت آزادانه خریداری کند.
ممکن است در این رابطه بیشتر توضیح دهید؟
اگر از مشکلات حاضر فاکتور بگیریم باید خدمتتان عرض کنم که در حال حاضر قیمت دولتی سویا، ۳۲۰۰ تومان است ولی همان سویا در بازار آزاد ۸ هزار تومان است، شخص فروشنده یک فاکتور۳۲۰۰ تومانی صادر میکند و بقیه پول را آزاد درخواست کرده و ما میبایست آن را به حساب نامشخص واریز نمائیم. چون ناچار به خرید هستیم در حالیکه ما نباید دغدغهای در این زمینه برای تامین نهادههای دامی داشته باشیم و فقط به فکر تولید باشیم. چالش دیگری که در سال ۱۴۰۰ با آن مواجه شدیم این بود که در حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد نهاده را به ما تحویل میدهند، یعنی اگر ماهانه ۱۱۰۰ تن ذرت مورد نیاز ما باشد ۶۵۰ تن به ما میدهند. خلاصه اینکه همه واحدهای دامپروری در تأمین سه نهاده اصلیِ ( ذرت دانهای،کنجاله سویا و جو) با مشکلات بسیاری مواجه هستند و قطعا وقتی در تامین سه نهاده اصلی با مشکل مواجه باشیم کیفیت و کمیت دامپروری دستخوش تغییرات میشود که تبعات آن دامنگیر محصولات لبنی و سفره خانوار میشود.
در حال حاضر شاهد این هستیم که بهدلیل نبود علوفه، گاوهای آبستن و مولد به کشتار میروند این امر چه تبعاتی را برای صنعت دامپروری کشور بهدنبال دارد؟
متأسفانه اقتصاد ما به سمتی میرود که حداقل در صنعت دامپروری، دامداریهای سنتی در حال از بین رفتن هستند اگر به گذشته هم نگاهی بیاندازیم این اتفاق در سال ۱۳۹۲و ۱۳۹۴ به نحوی رخ داده بود از آنجایی که دامداریها نمیتوانند علوفه موردنیازشان را تأمین کنند و از طرفی با سیلی از هزینهها مواجهاند دامدار راهی ندارد جز اینکه سرمایهاش که همان دام است را کشتار کند و این نه تنها سرمایه دامدار بلکه یک ثروت ملی است. در حال حاضر مجموعه شریفآباد ۳۰ سال روی نژاد هلشتاین کار تخصصی انجام داده و اگر قرار باشد بهخاطر یک تصمیم اشتباه در عرصه مدیریت کلان، بدون توجه به نژاد برتر آن را به فروش برساند دیگر نمیتوانیم در عرصه دامپروری حرفی برای گفتن داشته باشیم. هیچ دامداری دوست ندارد دامش را بفروشد اما وقتی در تأمین نهاده دچار مشکل است و سیلی از هزینهها به سمت وی روانه میشود ولی قیمت شیرخام تغییر نکرده ناچار به کم کردن جمعیت مولد دام میشود که این یک زنگ خطر و بحران نگران کننده برای سال آینده خواهد بود چرا که وقتی گاو مولد فروخته و کشتار میشود، یک سال بعد تولید کشور با افزایش تقاضا و کمبود عرضه دچار بحران شده و قیمتها بطور سرسامآوری افزایش مییابد.
یکی از مهمترین شاخصههای رقابتپذیری شرکت کشت و صنعت شریفآباد ذخایر ارزشمند ژنتیکی آنها است، ممکن است در این رابطه بیشتر توضیح دهید؟
۴۰۰ رأس گاوی که سال ۱۳۶۲ بطور مستقیم از کشور کانادا به شرکت آورده شد، شاید اولین نژادهای هلشتاین بودند که بعد از انقلاب به کشور وارد شد. در این ۳۵ سال در شرکت کشت و صنعت شریفآباد تلاش بر این بوده که با استفاده از کارشناسان و متخصصین، این ذخایر ارزشمند حفظ و خوشبختانه در حال حاضر در مجموعه شریفآباد ما در چند شاخص با اهمیت از جمله تولید شیرخام و میزان چربی با دنیا در حال رقابت هستیم.
آیا در رابطه با لقاح مصنوعی هم فعالیتی داشتهاید؟
بله. گلههای شریفآباد اختصاصاً با لقاح مصنوعی زاد و ولد دارند و تلقیح طبیعی نداریم.
آیا چند قلوزایی یا تولید مثل بالا هم داشتهاید؟
دوقلوزایی در گاو صفت خوبی نیست و ما بهدنبال این هستیم که دوقلوزایی اتفاق نیفتد.
آنچه که میتوانم در بحث تکنیکال بگویم این است که طی سالیان از متخصصین در زمینههای تغذیه، تولید مثل و ژنتیک استفاده شده و با قاطعیت میتوانم بگویم برترینهای کشور در حوزه کارشناسی و مشاورین در شرکت شریف آباد مشغول همکاری هستند و از نظرات ارزشمند آنان استفاده میشود. برای جیره غذایی و کنترل بیماری گله، دو بار در ماه اساتید مطرح دانشگاههای کشور، دامهای گله را بررسی میکنند. در بحث ژنتیک، دو متخصص مشغول هستند و از اسپرم هر گاوی استفاده نمی کنند، یک کارشناس، اسپرم را انتخاب کرده و مأمور تلقیح مکلف است اسپرم انتخاب شده را مورد استفاده قرار دهد و تلقیح بدون این اصول صورت نمیگیرد و بر اساس نظر کارشناسان ژنتیک و ظاهر گاو صورت میگیرد.
با توجه به تمامی جوانب گفته شده بخش دامپروری کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟ چه دورنمایی را برای آینده متصور هستید؟
ما در کشوری هستیم که با مشکل کمبود آب مواجه است قبل از دامداری باید به سمت کشاورزی برویم و سود دامداری را باید در کشاورزی ببینیم ما باید کشاورزی داشته باشیم که علوفهای تولید کنند که مدنظر دامدار است. در واقع هرچه بتوانیم زنجیره کاملی را برای بخش کشاورزی تا دامپروری تعریف کنیم، آینده بهتری خواهیم داشت و این سیاست کلی و تعریف شده ما در مجموعه شریفآباد است. باید زنجیرهای داشته باشیم که محصول کشاورز به تولید ختم شود و شیر هم به محصول لبنی تبدیل شود که بر سر سفره خانوار میرود. یعنی شرکتی مثل شریفآباد ارزش افزوده محصول کشاورزی را در دامداری و ارزش افزوده دامداری را در محصول لبنی ببیند. وقتی این سه بخش را مکمل هم تلقی کنیم درصورت بروز مشکل نگران هر سه بخش خواهیم بود. چون اگر محصول کشاورزی مرغوب باشد دامدار شیر با کیفیت خواهد داشت و به تبع آن محصولات لبنی مرغوبیت و کیفیت مدنظر مصرف کننده را خواهند داشت زنجیرهها در کشاورزی باید کامل شوند. دامدار و کشاورز و کارخانهدار نباید هرکدام سود و منفعت واحد خود را اولویت قرار دهند نمیشود یک روز قیمت شیر بالا برود، یک روز قیمت علوفه و یک روز قیمت محصولات لبنی که این عدم تعادل موجب بیاعتمادی مصرفکننده خواهد شد. به نظر اینجانب دورنمای تعریف شده در صنعت کشاورزی و دامپروری باید شکلگیری یک زنجیره کامل از مزرعه تا سفره باشد.
چندین بار در صحبتهایتان به دامداری سنتی و صنعتی اشاره کردید واحدهای دامپروری سنتی چه مشکلاتی را میتوانند برای دامپروری صنعتی بهوجود بیاورند؟ با توجه به مشکلاتی که در حال حاضر وجود دارد فکر نمیکنید اگر دامداریهای سنتی کوچک با واحدهای بزرگتر تجمیع شوند، به نفع این بخش باشد؟
بنده در وهله اول نگران اشتغالزایی و موج بیکاری در این بخش هستم ولی بهعنوان مدیر یک واحد صنعتی میگویم واحدهای سنتی چالشهایی را برای واحدهای صنعتی خواهد داشت. البته نباید از مزایا و منافعی که این واحدها در تولید کشور دارند غافل شد و به هرحال آنها بخشی از تولید را برعهده دارند. اما آنچه که از آن بهعنوان چالش یاد میشود این است که ممکن است بعضی از بیماریها در این واحدها ظهور کند که قابل کنترل نیست. مثلاً واحد شریفآباد دامها را در مقابله با بیماری تب برفکی واکسینه میکند اما یک واحد سنتی توانایی این کار را ندارد و همین امر باعث انتقال بیماری به دامهای ما نیز میشود. پس مهمترین جایگاه دامداران سنتی در زمینه کنترل بیماریها است. از طرفی در شاخصهایی که اشاره شد ممکن است ارزش افزوده یک کیلو ذرت در یک واحد صنعتی بیش از آن چیزی باشد که در یک واحد سنتی است. به عنوان مثال در واحد شریفآباد از یک کیلو ذرت ۷۰۰ گرم شیر بهدست میآید و در یک واحد سنتی همین مقدار ذرت ۵۰۰ گرم شیر تولید میشود.
البته بنده به هیچوجه زحمات و اثرات واحدهای سنتی و کوچک در اقتصاد بخش دامپروری کشور را نفی نکرده و نمیکنم و صد البته اعتقاد دارم برای حل مشکلات این واحدها تصمیم عاجلی اتخاذ شود و باید یک فکر اساسیتر و طرح بهتری برای آنها در نظر گرفته شود که آنها حذف نشوند چون آنها هم در تولید کشور سهم دارند و باید دیده شوند.
در رابطه با رفع مشکلات موجود صنعت دامپروری با توجه به اینکه دانشآموخته این رشته هستید چه پیشنهاداتی دارید؟ فکر میکنید دانش برای بخش دامپروری کشور ضروری است یا تجربه؟
من به شخصه اعتقاد دارم هر دو مکمل هم هستند و نمیشود این دو مورد را از هم جدا کرد چرا که آنچه امروزه در دانشگاهها آموزش داده میشود حاصل تجربیات نسلهای گذشته بوده که امروز به صورت علمی نیز به اثبات رسیده است.
در صنعت دامپروری دانش و تجربهای وجود دارد که نسل به نسل از کارشناسی به کارشناس دیگر سینه به سینه منتقل شده است. بنابراین تجربه همیشه بستر موجود صنعت دامپروری کشور بوده است ولی واقعیت این است که دام هلشتاینی که امروز در واحدهای صنعتی ما هستند دامهای ۲۰ یا ۳۰ سال قبل نیستند. بلکه گلههایی هستند که به شدت برای تولید شیر اصلاح نژاد شدند، بنابراین بخش عمدهای از فیزیولوژی بدن اینها برای این تولید انطباق پیدا کرده است. پس تأمین نیازهای این دام به دانش گستردهای نیاز دارد و روز به روز نیز باید ارتقا پیدا کند و مطابق با نیازهای این دام بهروزرسانی شود. حتی شاید گاهی اوقات استانداردها یا شاخصهایی که در ۱۰ سال گذشته بسیار مورد توجه بوده است دیگر برای این دام پاسخگو نباشد و نیاز به یک دانش و مطالعات جدیدتری باشد بنابراین تلفیقی از علم و تجربه نیاز است.
از طرف دیگر چون ما با موجود زنده سر و کار داریم همچنان که آدمی در حال تغییر است قطعاً محیط و جانداران از جمله گاو هم دچار تغییر میشوند پس نمیتوان همواره تجربه را اصل و مبنای تولید و نگهداری قلمداد کرد و باید هم راستا با فناوری و نوآوریها روز صنعت دامپروری در جهان حرکت کرد و در کنار احترام به تجربه باید بپذیریم که به تخصص هم نیاز داشته و تصمیمگیری در هر بخشی با تلفیق این دو بخش نتایج بهتری خواهد داشت.
لطفاً کمی در مورد بخش کشاورزی مجموعه شریفآباد توضیح دهید، مزارع دایرهای چه مزیتی نسبت به سایر مزارع خطی میتوانند داشته باشند؟
سیستم آبرسانی کشاورزی مجموعه شریفآباد آبیاری تحت فشار است مزرعه مرکزی دایرهای شکل است و بقیه کلاسیک ثابت هستند. امسال برای اولینبار در بحث بهرهوری آب ۳۰ هکتار کشت ذرت دیم داشتهایم. محدودیت اصلی ما در بخش کشاورزی متأسفانه آب است. از همین رو برنامههایی مثل کشت دیم در دستور کار قرار دادهایم که بتوانیم بهرهوری را بالاتر ببریم. سیاست اصلی ما در بخش کشاورزی تولید علوفه دام است. از همین رو در حدود ۴۵ درصد از ذرت علوفهای مورد نیاز بخش دامپروری مجموعه شریفآباد را خودمان تولید میکنیم. چون در بخش دامپروری مجموعه، سالانه حدود ۶۵ هزار تن ذرت علوفهای نیاز داریم. خوشبختانه امسال در حدود ۲۴ هزار تن تولید ذرت علوفهای داشتهایم. به جهت اینکه گندم در کشور یک محصول استراتژیک است کشت گندم را نیز یکی از اولویتهای بخش کشاورزی قرار دادیم، و گندم تولیدی را به مراکز دولتی میفروشیم. در بحث باغات شرکت حدود ۱۵ هکتار باغ داشت که اسفندماه سال گذشته توانستیم ۷ هکتار باغ بادام کشت بافت به این مجموعه اضافه کنیم. همچنین ۵ هزار و ۶۰۰ اصله نهال در اسفندماه غرص شد. در حال حاضر گردو و بادام حجم اصلی باغهای ما را تشکیل میدهند و بخشی هم هلو و شلیل که در محوطه دامپروری هستند.
من از صحبتهای شما اینگونه استنباط کردم که زور بخش دامپروری شریفآباد به کشاورزی آن میچربد درست است؟
هر دو بخش دامپروری و کشاورزی شریفآباد مکمل یکدیگرند و هر کدام بطور مجزا، اهمیت ویژهای را در زنجیره تولید شیرخام و محصولات لبنی با کیفیت ایفا مینمایند.
تمرکز شما بیشتر روی این مسأله است؟
ما در حال توسعه بخش کشاورزی مجموعه هستیم ولی بازهم با هدف دامپروری، به این دلیل که وقتی برای بخش دامپروری نیاز به علوفه است چرا خودمان آن را تولید نکنیم؟ چرا که علوفه تولیدی خودمان سبب ایجاد ارزش افزوده در تولید شیر و محصولات لبنی میشود.
محصولات رابتا بیشتر در کجا توزیع میشوند؟
سیاست اصلی رابتا شیربری است. یعنی در حال حاضر با هدف تصاحب بازار و سهمخواهی از بازار فعالیت نمیکند چرا که بخش اعظم بازار لبنیات کشور در اختیار چند برند مطرح است. هدف اصلی ما این است که شیرخام تبدیل به محصولی شود که ایجاد ارزش افزوده کند. به همین دلیل ما سیاستمان را بر روی تولید پنیراولیه که ماده اولیه تولید پنیرپیتزاست گذاشتیم به این صورت که شیر در ابتدا تبدیل به محصولی میشود به نام پنیر اولیه، پنیر اولیه در یک دستگاه فرآوری شده و سپس به پنیر پیتزا تبدیل میشود که واحدهای صنفی و رستورانها خریدار آن هستند.