گروه گزارش «صنعت غذا»: یحیی امیری/سه برادر و یک خواهر از خانواده والتون عقل خودشان را روی هم میگذارند برای ابتکاری تازه در امر فروشگاهداری، آنها بقال بودند، اول یک بقالی معمولی داشتند که برای جذب مشتری قیمتها را پایین آوردند، بعد به جوری جنس فکر کردند، مشتریهای بقالی چه کسانی هستند و چه نیازهایی دارند؟
روزی سام والتون برادر بزرگتر که لذت موفقیت را دوست داشت در پاسخ به این پرسش که مشتریهای بقالیها چه کسانی هستند بلافاصله جوابش را خودش داد، همه، همه مردم، همه خانوادهها مشتری روزانه بقالیها هستند. بقالی هم در هر خیابان و محلهای وجود دارد، اما چه باید کردکه مشتری بیشتری جذب کرد؟
تأسیس یک فروشگاه بزرگ با محوریت جوری جنس، یعنی هرکس، هرچه میخواهد در این فروشگاه مییابد، دوم قیمت پایین، فروش جنس ارزانتر از همه بقالیها و همه فروشگاههای بزرگ دیگر! با این برنامهریزی به ظاهر ساده سنگ بنای فروشگاه wal mart گذاشته شد. زیر این تیتر یک زیرتیتر هم باید اضافه میشد: Save money. Live bette ، کلیدش در نیویورک زده شد. روند صعودی پیشرفت و موفقیت سرعت گرفت. دو خط ارزانفروشی معقول و جوری جنس جواب داد، خوب هم جواب داد، ۴ نفر اولیه (۳ برادر و یک خواهر) به ۴۰ نفر افزایش یافت و حالا، سال ۲۰۱۸ سام والتون هشتمین ثروتمند دنیا شده است. مجموعه فروشگاه بزرگ به ۶۲۰۰ رسیده و ۸ میلیون کارمند دارد و عنوان بزرگترین مجموعه فروشگاهی جهان را از آن خود کرده است، غیر از ایالات مختلف آمریکا در کانادا، مکزیک، هند و کشور بزرگ و پرجمعیت چین و… شعبه دارد.
فروش سالانه آن (۲۰۱۷) به ۳۵۱ میلیارد دلار رسید و سود خالص آن ۱۱ میلیارد دلار، هیچکس را توان رقابت با این مجموعه نیست، در هر شعبه از فروشگاه «وال مارت» در هر گوشه دنیا که بروید از جان آدم تا شیر کبوتر یافت میشود، و اطمینان دارید که قیمتها در این مجموعه فروشگاهی بزرگ از هر فروشگاه دیگر ارزانتر است.
سام والتون گفته است: «هر تولیدکننده ای که با ما قرارداد ببندد و به توافق میرسیم که جنس او را در فروشگاههای خود بفروشیم پیشرفت و موفقیتش تضمین شده است.»
به او ایراد گرفتند که در انتخاب برند خیلی سخت میگیرد. پاسخ او این بود: میلیونها خریدار در مجموعه فروشگاههای زنجیرهای ما، به ما نمایندگی دادند که بهترین و مرغوبترین کالا را برای آنها انتخاب کنیم. آنها چشم بسته به فروشگاههای ما میآیند و خرید میکنند، نباید به خانه که رفتند و یا پس از استفاده از اجناسی که از ما خریدهاند، احساس غبن کنند.
وال مارت، الگوی دیگران شده است، برادران اخوان کاشانی وقتی در ایران با بنای فروشگاه بزرگ کارشان را شروع کردند، هدف این بود که یک مجموعه بزرگ و زنجیرهای با گرتهبرداری از «وال مارت» کارشان را توسعه دهند که میشود گفت تا قبل از انقلاب به نسبت دیگران موفق هم بودهاند.
حالا بپردازیم به فروشگاههای بزرگ و نقش آن در توسعه تجارت و رونق تولید بهتر در شرایط طبیعی و در جامعهای دور از بحران….
فروشگاه بزرگ سنتی
وقتی صحبت از فروشگاه بزرگ میشود ( خیلی ها بقالی بزرگ سه دهنه حسن زاده در چهارراه سرچشمه تهران آواخر دهه ۳۰ را به خاطر می آورند ) و به این ترتیب اول باید نگاهی به نوع سنتیاش داشته باشیم. میتوان آغاز فروشگاهداری را از بازار روزهای شهری و حتی روستایی در نظر گرفت. جمعه بازار، شنبه بازار، دوشنبه بازار، این بازارها پیش درآمد فروشگاههای بزرگ بودهاند، فروش در این بازار همواره بیشتر از مغازههای بقالی و میوهفروشی سرکوچه و خیابان محلهها بوده است. چون، مردم در این بازارها خرید کامل میکنند، اگر در بقالی و یا سبزیفروشی محله خرید موردی بود و بستگی به نیاز روز خانواده، در این بازارها، خرید عمده انجام میگرفت، هنوز هم این نوع خرید را میتوان در بازار تهران و بازار مولوی پیدا کرد، خانوادههایی که یک سیر و دو سیر و ۱۰۰ گرم و ۳۰۰ گرم فلفل. زردچوبه، نخود و لوبیا و… از محل زندگی خرید میکنند وقتی به این بازارها میآید. از کیلو و ۳ کیلو کمتر نیست.
حاج امیرفضلی که در بازار حضرتی عطاری دارد میگوید: مشتریهای ما کمتر از یک کیلو و ۲ کیلو و ۳ کیلو فلفل و زردچوبه نمیخرند.
امیرخان توسلی حبوبات فروش میدان امینالسلطان میگوید:
مشتریهای ما عموماً برای خرید کلی پیش ما میآیند، مصرف یک ماه و بعضیها تا ۳ ماه خود را در نظر میگیرند، اینجا رُب گوجهفرنگی را کارتنی (۲۴ عددی) خرید میکنند.
مقاومت در برابر فروشگاه بزرگ
در ایران، برادران اخوان کاشانی اولین «فروشگاه بزرگ ایران» را در سال ۱۳۴۰ افتتاح کردند. ۸ سال بعد برادران خیامی (محمود و احمد) فروشگاه زنجیرهای کوروش را راهاندازی کردند. در فروشگاههای بزرگ کوروش خیابان پهلوی روبهروی خیابان زرتشت، نمایندگان کمپانیهای بزرگ خارجی حضور مییافتند، مثلاً در بخش لوازم آرایشی، چهرههای مشهور جهانی حضور پیدا میکردند. در غرفه موادغذایی گاهی سرآشپز مشهور اروپایی حضور مییافتند، برای جذب مشتری علاوه بر تبلیغات وسیع و گسترده رادیو تلویزیونی و مطبوعات، از حضور نامهای مشهور بهره میبردند.
در همان آغاز به کار فروشگاههای بزرگ ایران، مخالف خوانهای حرفهای دست به تخریب زدند. با این عنوان که تراستها، کمپانیها، سرمایهداری غربی میخواهند دکان بقال و سبزیفروش محله را تخته کنند، در ژست دلسوزی، علیه فروشگاهداری بزرگ مقاله مینوشتند، سخنرانی میکردند و کم و بیش در فیلمها و نمایشهای مختلف به ظاهر علیه سرمایهداری و کارخانهداری و این چیزها، داد سخن میدادند، در جریان انقلاب و پس از آن، اول از همه این فروشگاههای بزرگ آسیب دیدند، هنوز هم ساختمان فروشگاه بزرگ کوروش تعطیل و تخریب شده است، این ساختمان عظیم با امکانات مدرنی که داشت، اکنون کاملاً بلااستفاده مانده است.
نقش فروشگاه بزرگ در تولید
مرحوم ابراهیم فراهانی مدیرفروش غرفه پسته رفسنجان در میدان میوه و ترهبار آل احمد امروز (قزلقلعه سابق) میگفت: فروش روزانه پستهها در این میدان برابر است با فروش تمام فروشگاههایی که در خیابان کارگر، میدان انقلاب، خیابان فاطمی و…. فعال هستند .۸ ساعت کار میکنیم ولی آنها که روزی ۱۲ ساعت و بیشتر مغازهشان باز است فروش همه را که جمع کنید به اندازه فروش ما نمیشود. دستکم روزی ۵ گونی بزرگ ۵ کیلویی پسته خردهفروشی داریم، یعنی همین یک کیلو، دو کیلو و ۳ کیلو، نه فقط پسته، غرفههای دیگر مثلاً میوه و سیبزمینی و پیاز هم یک غرفه به اندازه ۱۰۰ مغازه فروش دارد. به طور کلی در این میدان اگر شما صبح یک کامیون سنگ بیاورید تا عصر همهاش به فروش میرسد.
یکی از مدیران باسابقه پیشین پگاه، حسین زهرایی میگوید:
بیش از ۷۰ درصد تولید ما روزانه در میادین به فروش میرسد و آن ۳۰ درصدی که در مغازههای محلی در توزیع مویرگی به فروش میرسد چند برابر هزینه توزیع دارد. ۱۱۷ سبد شیر در ۲۱۰ مغازه به اصطلاح سوپری را یک طرف بگذارید و ۲۰۰ سبد فقط در غرفه میدان میوه و ترهبار آل احمد و نصر و تهران ویلا.
وقت تلف کنی نیروی انسانی
دکتر منوچهر کیا میگوید: آنها که در دهههای ۴۰ و ۵۰ کمر به تخریب فروشگاههای بزرگ بسته بودند حرفشان ریشه علمی نداشت، در واقع یک جور عوامفریبی میکردند مثل خیلی از تخریبکنندگان مدافع کارگر. در فروشگاههای بزرگ ساعت کاری وجود دارد، بیمه و حقوق ماهیانه و… قدیمیها میگفتند کاسب باید باشکسته باشد، از در مغازهاش جُم نخورد. از خروسخوان تا بوق سگ بقالی محل باید باز باشد. کله سحر بیاید مغازهاش را باز کند تا کسی بیاید یک سیر دو سیر پنیر بخرد، تا بوق سگ باز باشد شاید یکی بیاید یک قوطی کبریت لازم داشته باشد، وقتکشی در مغازههای محلی در واقع شکنجه و آزار نیروی کار بوده است. اگرچه بعضی مغازههای محلی تقسیم کار داشتند، مثلاً پدر کله سحر مغازه را باز میکرد و پسر تا آخرای شب پای ترازو میایستاد. چپها با انتقاد از فروشگاههای بزرگ مثلاً میخواستند از طبقه فرودست حمایت کنند. کم فروشی، گرانفروشی، یعنی فاسد فروشی در این بقالیها به وفور وجود داشت، در حالیکه در فروشگاههای بزرگ نظم مدیریتی و بازرسی وجود دارد. کارگر فروشگاه بزرگ به مراتب بهتر از کارگر بقالها و سوپرهای محلی از رفاه نسبی برخوردار است.
در یکی دو دهه اخیر که فروشگاههای زنجیرهای بزرگ یکی بعد از دیگری میآمدند کار بقالها را کساد کردند. تک و توک تعطیل شدند،دیگر کسی از فروشگاه زنجیرهای به عنوان عامل سرمایهداری کثیف حرفی نمیزند، چون این حرفها، دیگر خریدار ندارد.
نقش مؤثر در تولید
نه تنها برندهای صنایع غذایی، بلکه تولیدکنندگان محدود هماکنون دریافتند که حضور در فروشگاههای بزرگ و ارتباط با زنجیرهایها عامل موفقیت است، فروش سرشار و حساب و کتاب و پرداخت برنامهریزی شده عامل مؤثری در برنامهریزی تولید است، البته هنوز زود است و خیلی زود است تولیدکننده چشم به روی بقالها و سوپرمارکتهای محلی ببندد. ولی روندی که پیش میرود در آینده نه چندان دور، تولیدکنندگان از سر و کله زدن و صرف انرژی در بخش مویرگی خلاصی مییابند. فروش در فروشگاههای بزرگ و زنجیرهای تمام تیراژ تولید را میبلعد. آقای حسین قانعی که در دهه ۶۰ در مجموعه بهروز کار میکرده است میگوید:
وقتی کار با مجموعه فروشگاههای زنجیرهای سپه را شروع کردیم و وارد بازار مصرف انبوه شدیم برنامهریزی تیراژ تولید آسان شد، اینکه شما مطمئن باشید این مجموعه قادر است روزانه ۱۰۰ کارتن خیارشور بفروشد دست و بالتان برای تولید ۱۵۰ کارتن تولید نمیلرزد. در بخش مویرگی فروشگاههای محلی هیچ اطمینان خاطری برای مصرف تیراژ وجود ندارد. بقالیها با سوپرمارکتهای محلی نظم کاری ندارند، یک هفته ممکن است ۵۰ کارتن سفارش بدهند و هفته دیگر ۱۵ کارتن، اما نوسان فروش در فروشگاههای سپه برای ما کمتر از ۱۰ درصد بوده است. هر تولیدکنندهای که بتواند با فروشگاههای بزرگ کار کند از بابت تیراژ تولید جای نگرانی نیست.
بره کشان هایپر
در جریان تهیه این گزارش و از میان حرفهای این و آن مدیران فروش برندها، گله و شکایتهای فراوانی از روابط غیرعلمی و اقتصادی بین فروشگاه بزرگ و تولیدکنندگان به گوش رسید که با توجه به شرایط بحران اقتصادی پیش آمده، نمیخواهیم ریزبین شویم، بدون تردید در شرایط آرام بازار میشود این مقوله را بررسی کرد. مثلاً هایپرمارکت…
در سال ۱۳۸۴ برای اولینبار برند فرانسوی – اماراتی هایپر در غرب تهران کلید ساخت فروشگاه بزرگ را زد و در سال ۱۳۸۸ اولین فروشگاه هایپر دایر شد، این فروشگاه بهدلیل وسعت و برنامه رفاهی دقیق برای مشتری (مثل پارکینگ بزرگ) موفق شد مشتریهای فراوان جذب کند. ساعت ۶ بعدازظهر روز سیام مردادماه برای حدود نیم ساعت در این پارکینگ گشتزنی کردیم، سرنشینان ۲۵ اتومبیلی راکه مدنظر قرار دادیم، حتی یک مورد هم دیده نشد که کسی با یک کیسه خرید صندوق عقب ماشین را باز و بسته کنند، بعضیها تمام ظرفیت صندوق را از خرید پر کردند. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که خرید فراوان در این فروشگاه بزرگ انجام میگیرد. هر تولیدکنندهای که بتواند کالایش را در قفسههای این فروشگاه بگذارد از بابت دستکم ۳۰ درصد فروش تولیدش مطمئن میشود، فروشگاه بزرگ هایپر جایی است که فروش تولید کننده را جهش میدهد. به این ترتیب هر تولیدکنندهای میتواند از فروش کالایی که تولید میکند اطمینان خاطر داشته باشد، اما آیا این حضور به سادگی امکانپذیر میشود؟
جای رقابت خالی است
استراتژی هزینه پایین (Low Cost) شعار فروشگاههای بزرگ است. موفقیت فروشگاه بزرگ به عوامل مختلفی ربط دارد. مدیریت فروشگاه بزرگ یک کار علمی و تخصصی است، خانواه «وال مارت» که از آن بهعنوان موفقترین یاد میشود، به سادگی جذب مشتری نکرده است، یکی از ۳ راهکاری که برای موفقیتش مدنظر قرار دارد جوری جنس است. جوری جنس در فروشگاههای بزرگ امروز ایران، خیلی جدی گرفته نمیشود، مثلاً در یکی از فروشگاههای «جانبو» یک روز قفسه رب «رژین» پُراست، یک روز دیگر نه. میتوان با شعار تخفیف و ارزانی جذب مشتری کرد، اما با بینظمی در عرضه کالا، میتوان به سادگی مشتری را از دست داد. در حال حاضر مجموعهای از فروشگاههای بزرگ با نامهای اتکا – هایپر – رفاه کارگران – کوروش – جانبو – شهروند و فروشگاههای زنجیرهای تیراریس (چند فروشگاه دارد؟) در تهران فعالیت دارند، اما کدامشان میتوانند از نظر مدیریتی با «وال مارت» رقابت کنند، با اطمینان میشود گفت هیچکدام. اگرچه استقبال از فروشگاههای بزرگ در تهران و شاید بشود گفت در تمام سطح کشور روزبهروز بیشتر شده ولی به همان نسبت، رضایت خاطر وجود ندارد. به نظر میرسد هیچ دغدغهای در مدیران فروشگاههای بزرگ برای رضایت مشتری وجود ندارد. عموماً از هر کالایی ۲ – ۳ برند دیده میشود، در حالیکه به ۱۰ برند نیاز است،گویا تأمین کالا… به روابط خاص ارتباط دارد.
رقابت کجاست؟
در جریان تهیه این گزارش، با این واقعیت تلخ روزبهروز شدیم که بهدلیل بحران مالی اقتصادی (بحران اخیر – گرانی دلار) رقابت سالنی در کار فروشگاههای بزرگ وجود ندارد، بعضی از این فروشگاهها بر این باورند که «هرچه عرضه کنی مشتری باید بخرد اما در شرایط طبیعی بازار، رقابت سالم است که توانایی مدیریت یک فروشگاه بزرگ را محک میزند.» «یالمارشاخت» که فکر تأسیس «فروشگاه بزرگ فردوسی» تهران را به دکتر مصدق داده بود گفته است یکی از مزیتهای خرید در فروشگاه بزرگ این است که مشتری حق انتخاب دارد، چند برند در کنار هم مقابل دید مشتری قرار میگیرد و او انتخاب میکند. رقابت تولیدکنندگان در بخش رضایت مشتری است. بعضی از مدیران فروشگاههای بزرگ که در موقعیت جغرافیایی مطلوبی قرار میگیرند قبول تولیدات یک برند را منوط به این میدادنند که تخفیف ویژهای برای آنها در نظر بگیرند و بعضی از تولیدکنندگان که متأسفانه قیمتگذاری حبابی هم دارند تن به این خواسته میدهند و شاید خود نمیدانند در یک رقابت ناسالم در حق مشتری اجحاف میکنند. فروشگاه زنجیرهای جانبو که چند سالی از فعالیتش میگذرد یکی از شگردهایش تخفیف ویژه در روزهای معین است، در این برنامه تولیدکنندگانی که قیمت حبابی دارند در صدر قرار میگیرند و مردمی که از گرانی افسارگسیخته از زمان جنگ تا به امروز رو در رو و خسته شدهاند، در دام این رقابت ناسالم قرار میگیرند.
فکر فروشگاه بزرگ را کی آورده؟
در میان نخست وزیران بعد از انقلاب مشروطیت، دکتر محمد مصدق اولین نخستوزیر است که در سروسامان دادن به اقتصاد خانواده، متوجه نابهسامانی توزیع و تنوع قیمتها در نقاط مختلف شهر شده بود و عزم جزم کرد در این بخش کاری به نفع مردم انجام دهد. به این منظور از اقتصاددان مشهور آلمانی به نام «یالمار شاخت» دعوت کرد به ایران بیاید و جلسهای مشورتی با او داشته باشد.
یالمار شاخت در اولین دیدار به دکتر مصدق پیشنهاد کرد برای سر و سامان بازار و تثبیت قیمتها باید در شهر بزرگی مثل تهران، فروشگاه بزرگ به سبک اروپا دایر شود. آقای اصغر پارسا سخنگوی جبهه ملی در سال ۱۳۵۷ در دیدار با نگارنده در اینباره گفت:
یالمار شاخت درباره مزیتهای فروشگاه بزرگ و نقش آن در تثبیت قیمتها، برای دکتر مصدق استدلال کرد که درچنین مکانهایی قیمت از پیش تعیین شده و نوسان ندارد. کالاهای مشابه در کنار هم قرار میگیرند و به مشتری امکان میدهند که انتخاب دلبخواه داشته باشد.
یالمار شاخت برای دکتر مصدق توضیح داد که شیوه بقالی بازی و مغازههای کوچک کارساز نیست، او از انرژی انسانی تلف شده و سرمایه محبوس شده در بقالیهای متعدد نمونههایی آورد. او تأکید کرد که در فروشگاه بزرگ قیمت لحظهای تغییر نمیکند، ثابت و رسماً اعلام شده است.
یالمار شاخت و فروشگاه فردوسی
آنچه در دیدار یالمار شاخت و دکتر مصدق به سرانجام رسید، تأسیس فروشگاه بزرگ بود. اگرچه دکتر مصدق به خاطر وقایع ۲۸ مرداد سال ۳۴ از قدرت کنار رفت ولی آنچه مطالعه و اقدام درباره فروشگاه بزرگ برنامهریزی شده بود در دولتهای بعد به فراموشی نرفت و روز ۲۲ آذر سال ۱۳۳۶ اولین فروشگاه بزرگ و مدرن به سبک اروپایی در خیابان فردوسی در ساختمانی که به همین منظور در زمینی به مساحت ۳ هزار و ۳۰۰ متر زیربنا در ۴ طبقه ساخته شده بود افتتاح شد.
افتتاح فروشگاه بزرگ فردوسی موجی از رضایتمندی بهوجود آورد، جایی بود دیدنی و تماشایی، بسیاری از شهرستانی که وصف این فروشگاه را شنیده بودند برای تماشا و خرید کالا به تهران میآمدند و از این فروشگاه خرید میکردند. در روزگاری که فروشگاه بزرگ فردوسی افتتاح شد، صنایع غذایی به شکل مهندسی شده امروزی وجود نداشت، در واقع صنایع غذایی نداشتیم، واردات بعضی از اقلام بستهبندی و تولید صنعتی شده در این فروشگاه انگیزه ورود به این صنعت را ترویج کرد. تا چند سال بعد که شاهرخ ظهیری «مهرام» را بنا گذاشت و پس از آن برندهای دیگر صنایع غذایی شکل گرفتند تا به امروز که یکی از مهمترین صنایع کشور شدهاند. بزرگترین دستاورد تأسیس فروشگاه بزرگ فردوسی برای تولیدکنندگان، فروش سرشار و گردش نقدینگی مشکلگشا را بهوجود آورد.
لذت خرید و گردش در فروشگاه
فروشگاه فردوسی اگرچه بسیار موفق بود و مدیریت با یک ایرانی و مشاورین خارجی اداره میشد. تأثیر اجتماعی خرید با لذت را هم بهدنبال داشت، یعنی مردم دانستند میشود در یک فروشگاه بزرگ گردش کرد از تماشای غرفهها، دکورها و تنوع محصولات لذت برد و اطمینان داشت که قیمت فروش برای او و هر آدم دیگری تغییری ندارد. مردم به جای خرید فلهای و غیربهداشتی اجناس بستهبندی شده را به خانه میبردند که وزن، شکل و کیفیت آن کاملاً اطمینان بخش بوده اما بهخاطر واردات اجتنابناپذیر (چون تولید داخلی مدرن و اتوماتیک وجود نداشت) با انتقادهایی پراکندهای همراه شد، انتقادکنندگان استدلال کردند که با رواج فروشگاههای بزرگ دکان بقالیها و خردهفروشیهای محلی تخته میشود. انتقادکنندگان به دستاورد سالمسازی فروش و تثبیت قیمتها توجهی نداشتند.
انتقادهای بیپایه و نقونوقهای روشنفکرانه چپ، رواج فروشگاه بزرگ را کمی به تأخیر انداخت. و این اولین فروشگاه بزرگ که تحولی در عرضه کالا و تثبیت قیمتها بهوجود آورده بود در سال ۱۳۵۲ با تأسیس «سازمان تعاون مصرف شهر و روستا» و واگذاری این فروشگاه به این سازمان وارد دوران افول خود شد و تا به امروز … امروز که این فروشگاه سالهاست تعطیل شده و ساختمان و تجهیزات مدرن آن بلااستفاده مانده است (البته اخیراً برنامهای برای بازسازی و کاربری آن در دست اجرا قرار گرفته است.)
استراتژی هزینه پایین
بد نیست بدانیم اولین فروشگاه بزرگ و چند منظوره در سال ۱۷۹۲ میلادی (نسل اول سوپرمارکتهای امروزی) توسط شخصی بهنام «وولورث» در نیویورک گشایش یافت و در سال ۱۸۶۲ یعنی ۷۰ ســــال بعد اولین گروه فروشگاههای زنجیرهای با نام
A & P «پاسفیک آتلانتیک» راهاندازی شد. تأثیر مطلوب آن در رونق تجارت تولیدکنندگان به تدریج چنان سرعت گرفت که در سال ۱۹۲۹ حدود ۲۲ درصد از خردهفروشیهای آمریکا توسط فروشگاههای زنجیرهای انجام گرفت و در سال ۱۹۹۷ این میزان به ۶۰ درصد رسید. استراتژی (Low cost) هزینه پایین کاملاً برای همگان مفهوم شد. فروشندگی و فروشندگان با تعیین ساعت کار به آرامش و آسایش رسیدند. در فروشگاههای بزرگ ۸ یا ۱۰ ساعت فعالیت رسمی وجود دارد، در بقالی و سوپرمارکتهای کلی، ساعت کار بین ۱۲ تا ۱۸ ساعت در نوسان است. تولیدکنندگان برای بخش مویرگی کالای خود برای مثلاً ۳۰۰ سوپر یک منطقه تهران هزینهای متحمل میشوند که برای یک فروشگاه بزرگ همان محله این هزینه به یک صدم تقلیل پیدا میکند. به علت بینظمی و مدیریت غیرعلمی بقالیها، اجناس مرجوعی و فاسد شده و به فروش نرفته، رقم سنگین در هزینه تولیدکننده بهوجود میآورد. اما در همکاری با فروشگاه بزرگ گردش مالی و تأمین نقدینگی تولیدکننده به اوج مطلوب میرسد و از همه مهمتر خریدار در فروشگاههای بزرگ با کالای مانده و ضایع شده روبهرو نمیشود.
زنجیرهای سپه
این گزارش کامل نخواهد بود مگر اینکه به فروشگاه سپه بپردازیم، یکی از موفقترین مجموعه زنجیرهای که هر وقت مدیریت مطلوب داشت در اوج قرار گرفت.
فروشگاه زنجیرهای سپه درست ۳۰ سال پس از اولین فروشگاه زنجیرهای آمریکا در سال ۱۳۲۸ در ایران پایهگذاری شد، شهرت فروشگاههای زنجیرهای سپه بهزودی چنان بالا گرفت که عامه مردم به هر فروشگاه بزرگی سپه میگفتند (هنوز کم و بیش چنین میگویند) فروشگاههای زنجیرهای سپه در تثبیت قیمتها نقش اساسی داشت (و دارد) فروشگاههای زنجیرهای سپه از همان آغاز (سال ۱۳۲۸) روی مواد غذایی تمرکز داشت. هنوز هم فروش بالای موادغذایی مخصوصاً در شعبه خیابان ویلا و فاطمی در میان تمامی فروشگاههای بزرگ بیرقیب است.
فروشگاههای زنجیرهای سپه در خدمترسانی به خانوادهها (بعد از انقلاب و جنگ و تحریمها) برای تهیه و تأمین ارزاق و مخصوصاً گوشت و پروتئینها نقش مهمی داشته است و همواره در رقابت با دو مجموعه مربوط به نیروهای مسلح اتکا و رفاه حرف اول را میزند. اگرچه با تغییر مدیریتها، هرچند گاهی این موفقیت دچار نوساناتی شده است ولی در مجموع باور عمومی این است که سپه در کاهش هزینه اقلام خوراکی مصرفکنندگان نقش اساسی داشته است.
فقط مدیریت
اگر در اداره بقالیها و سوپرمارکتیها مدیریت سنتی و ارثیهای (از پدر به پسر) حاکم بود، در فروشگاههای بزرگ، مدیریت علمی لازم است و سیستمی که مدیریت علمی را حمایت کند.
رواج فروشگاههای بزرگ بعد از توقفی حدوداً ۳۰ ساله، اکنون بار دیگر به شیوه مطلوب خدمترسانی به خانوادهها باورپذیر شده است. اگر ضعفها و ایرادهایی در کار این فروشگاهها این روزها احساس میشود به نقص مدیریت علمی آن بر میگردد. همه میدانیم تشنج در بازار کالاهای اساسی این سالها بسیار بوده، ولی فقط مدیریت علمی و فروشگاههای بزرگ میتواند بر این مشکلات پیش آمده (و تقریباً هر روزه) فائق آید./اقتصادسبز