- ۱۱ آذر ۱۴۰۰
- اخبار برگزیده , اخبار ویژه , صنایع غذایی , گفت و گو
- کد خبر 29072
- 1207 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
صنعت غذا :«بهدلیل آنکه فرمان اقتصاد در دستان سیاسون است، هیچگاه برنامههای توسعهای اقتصادی کشور جدی گرفته نشده است. این در حالی است که شرط موفقیت درکشور این است که فرمان سیاست در دستان اقتصاد باشد و در حقیقت جای این دو بخش باید درکشور عوض شود.»
صنایع غذایی حلقه چهارم تولید در بخش کشاورزی است
اقتصادسبز آنلاین: «بهدلیل آنکه فرمان اقتصاد در دستان سیاسون است، هیچگاه برنامههای توسعهای اقتصادی کشور جدی گرفته نشده است. این در حالی است که شرط موفقیت درکشور این است که فرمان سیاست در دستان اقتصاد باشد و در حقیقت جای این دو بخش باید درکشور عوض شود.» آنچه خواندید بخشهایی از صحبتهای خواندنی مهندس جمال رازقی جهرمی، رییس اتاق شیراز و رییس هیأت مدیره شرکت ستاره یخی آسیا (ب.آ) بود. با هم مشروح این گفتوگو را میخوانیم.
مهمترین اولویتهای دولت سیزدهم برای رفع موانع تولید را شرح دهید.
بنابر گزارشی که منتشر شده تولید ناخالص داخلی کشور در سال ۱۹۸۸ میلادی تا سال ۲۰۲۰ میلادی اعلام شده است. بنابراین گزارش ایران در بین کشورهای منطقه نظیر عربستان سعودی، امارات و ترکیه با ۱۲۳ میلیارد دلار تولید بالاترین ناخالصی داخلی را داشت.
در آن سال تولید ناخالص داخلی عربستان سعودی ۸۸ میلیارد دلار، ترکیه ۹۱ میلیارد دلار و امارات متحده عربی ۳۶ میلیارد دلار بوده است.
در سال ۲۰۲۰ میلادی تولید ناخالص داخلی ایران از ۱۲۳ میلیارد دلار به ۱۹۲ میلیارد دلار رسیده است، در حالی که عربستان سعودی از ۸۸ میلیارد دلار به ۷۰۰ میلیارد دلار، ترکیه از ۹۱ میلیارد دلار به ۷۲۰ میلیارد دلار و امارات متحده عربی از ۳۶ میلیارد دلار به ۳۵۴ میلیارد دلار افزایش یافته است.
این آمارها نشان میدهد که ما در کشور بایک اقتصاد مریض مواجه هستیم و این مریض نیاز به یک جراحی عمیق دارد و این جراحی عمیق حاصل نمیشود، مگر اینکه ابتدا ما هدفگذاری کرده و روی اجرای اهدافمان پافشاری کنیم.
این مسأله نباید مثل برنامههای ۵ ساله و یا «ایران ۱۴۰۴» که قرار بود ما را از نظر اقتصادی قدرت اول منطقه کند باشد، چرا که هماکنون در ته جدول قرار داریم.
به اعتقاد جنابعالی چرا برنامههای توسعهای کشور اجرایی نمیشود؟
چون دولتهای مختلفی که در طول ۲۰ سال گذشته سرکار آمدهاند، به رغم آنکه ما برنامههای ۵ ساله هم داشتیم، اما هیچکدام نه متعهد به برنامه ۵ ساله بودند و نه خودشان را متعهد به «ایران ۱۴۰۴» دانستند.
علت این رویکرد این است که دولتها همواره سیاسیکاری را بر اقتصاد مقدم دانستند. بنابراین وقتی هدف نداشته باشیم یا هدف را نادیده بگیریم، استراتژیهای رسیدن به هدف هم نخواهیم داشت و دقیقاً مانند این است که امروز از منزل به عزم رفتن سرکار خارج شویم و ندانیم که چگونه باید برویم.
در واقع جراحی عمیق اقتصاد ابتدا نیاز به اجماع همه قوا در کشور دارد و بعد نیازمند این است که سرمایه اجتماعی لازم برایش وجود داشته باشد.
الان به گونهای در سطح جامعه القا شده که دولت سیزدهم قصدمعجزه دارد و قرار است همه چیز ظرف مدت کوتاهی مرتفع شود. ما نیاز به دوران ریاضت اقتصادی داریم تا اقتصادمان اصلاح شود. همه دولتهایی که تاکنون بر سرکار آمدهاند همواره به مردم وعده رفاه دادهاند، در حالیکه باید پذیرفت با وعده رفاه، معضلات اقتصاد مرتفع نمیشود. ایران تنها کشوری در دنیاست که در طول ۴ دهه گذشته تورم ۲ رقمی داشته است، عزمی هم برای حل آن وجود ندارد و مسؤولان تنها شعار میدهند.
همین ارز ۴۲۰۰ تومانی که این روزها بسیار حذفاش مطرح است، به قصد حمایت از اقشار آسیبپذیر اختصاص یافته واقعاً اگر دولت قصد حمایت از اقشار آسیبپذیر را دارد، چرا از محل تسعیر نرخ ارز اینکار را انجام دهد.
مواهب این ارز ۴۲۰۰ تومانی به جیب چه کسانی رفته است؟
واحدهایی ۴ میلیارد دلار پول گرفته و واردات کردهاند اما مردم در هیچ کالایی احساس نکردند که با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد شده است.
مگر تا امروز یک گرم نهاده دامی با ارز غیر از ۴۲۰۰ تومانی وارد کشور شده است که شاهد افزایش قیمت مرغ در بازار تا این حد شدهایم. نکته جالب توجه اینکه برای پیگیری موضوع در کشور همیشه یقه معلولها گرفته میشود و مرغدار را تحت فشار میگذاریم و در کشتارگاهها چندین ناظر قرار میدهیم. غافل از اینکه این نهاده دامی با آن قیمتی که باید، به دست مرغدار نمیرسد و برایش توجیه ندارد که با قیمت آزاد در بازار، نهاده تأمین کند، در حالیکه سیاستگزار غافل از آنچه که میگذرد اعلام میکند که ارز ۴۲۰۰ تومانی که برای نهادهها تخصیص یافته، پس چرا باید قیمت گوشت مرغ گران شود؟!
دولت باید بررسی کند که سرنوشت نهادههایی که با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد شد چگونه رقم خورد که با قیمت آزاد بهدست مرغدار رسید و مابهالتفاوت این کالایی که با قیمت آزاد در بازار وجود دارد به جیب چه افرادی رفته است؟!
در سایر کالاهایی که با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد کشور شده هم این روند جاری بوده است، بنابراین ایران برای اصلاح اقتصاد نیاز به یک برنامه و استراتژی برای رسیدن به اهداف آن برنامه دارد. یقیناً به یک دوره ریاضت اقتصادی، بههمراه سرمایه اجتماعی لازم دارد تا وعدههایی که مسؤولان به مردم میدهند قابل باور باشد. شایسته است مسؤولان در صحبت با مردم صداقت به خرج دهند تا مردم به عنوان سرمایه اجتماعی همراهی کنند. در برنامههای توسعهای کشور باید با زمانبندی مشخص شود که قرار است از نقطه A به نقطه B برسیم و هر دولتی هم که سرکار میآید باید خود را ملزم به اجرای آن برنامه کند.
چرا هیچگاه دولتها اینگونه عمل نکردهاند؟
بهدلیل آنکه فرمان اقتصاد در دستان سیاسیون است، هیچگاه برنامههای توسعهای اقتصادی کشور جدی گرفته نشده است. این در حالی است که شرط موفقیت در کشور این است که فرمان سیاست در دستان اقتصاد باشد و در حقیقت جای این دو بخش باید در کشور عوض شود.
در سال گذشته که مصادف با سال نخست کرونا بود، رویکرد مردم به مواد غذایی بستهبندی شده و صنایعغذایی افزایش قابل توجهی داشت، اما امسال بهدلایل مختلف شاهد آن جهش نیستیم، چرا؟
واحدهای صنایع غذایی امروز به شدت در تأمین مواد اولیه و بستهبندی تولیداتشان با مشکل مواجه هستند. البته بخشی از مشکلات بههمین ارز ۴۲۰۰ تومانی بر میگردد که در بازار همواره گم میشود. بخش دیگر مشکلات به اینجا بر میگردد که نمیتوانند به موقع گشایش اعتبار کرده و مواد اولیه، افزودنیها مواد بستهبندی موردنیازشان را تأمین کنند و از اینرو همه روزه شاهد آن هستیم که قیمت مواد اولیه و لوازم بستهبندی افزایش مییابد.
همه این موارد باعث میشود که قیمت تمام شده در اکثر واحدهای تولیدی صنایع غذایی افزایش یابد و از آن طرف قدرت خرید مردم هم هیچگاه تکافوی تورم تولیدکننده را ندارد. همیشه در کشور ما تورم تولیدکننده بیشتر از تورم مصرفکننده است، بنابراین حاشیه سود را در واحدها به شدت کاهش دادیم و از آن طرف واحدها همیشه دست به گریبان تأمین به موقع مواد اولیه و لوازم بستهبندی تولیداتشان از بازار هستند.
این نکته هم حایز اهمیت است که در این وانفسا قدرت خرید مردم هم به شدت کاهش یافته و بنابراین طبیعتاً این مسأله بر روی تولید واحدهای صنایع غذایی اثر منفی دارد.
صنعت غذا یکی از صنایع است که در اقتصاد کشور دارای جایگاهی خاص است. از سوی دیگر صنعتی است که نقش بهسزایی در رونق تولید و ارتقای ارزش افزوده بخش کشاورزی ایفا میکند، اما متأسفانه شاهد آن هستیم که در قوانین مصوب به این دو بخش با دو عینک متفاوت نگاه میشود. مثلاً سیب تا روی درخت است از مالیات معاف است، اما همینکه داخل قوطی رفت و کمپوت شد تولیدکننده باید مالیات بپردازد، این یک بام و دوهوای قوانین را چگونه ارزیابی میکنید؟
بله – قبلاً هم تأکید کردهام که صنایع تبدیلی بخش کشاورزی حلقه چهارم تولید محصول کشاورزی است و نمیتوان این صنعت را جدا دید. ارزش افزوده در بخش صنایع غذایی بسیار پایین است، واحدی که از تکنولوژی بالا استفاده میکند، نظیر خودرو، تلویزیون و محصولات الکترونیک دارای ارزش افزوده بالایی هستند. بنابراین تمام معافیتهای بخش کشاورزی باید مشمول این بخش هم باشد تا هم این کالا ارزانتر و با کیفیت بالاتری بهدست مردم برسد و هم اینکه امکان صادراتش با توجه به پتانسیل بزرگی که در منطقه حاکم است مهیا شود و برای افزایش صادرات صنایع غذایی ایران بتوانیم این فضاها را پر کرده و رقابت کنیم.
امروز ظلمی که به صنعت غذا میشود، حتی از صنایعی که دارای ارزش افزوده بالایی هستند بیشتر است.
به عنوان نمونه کشاورزی از مالیات بر ارزش افزوده معاف است.
امروز یک واحد صنایع غذایی یک ماده اولیه کشاورزی را کیلویی ۵ هزار تومان خریداری میکند و محصولی را فرآوری و تولید میکند به قیمت کیلویی ۱۰ هزار تومان و متأسفانه ۹ درصد از کل قیمت محصول نهایی را باید مالیات بر ارزش افزوده بپردازد، درصورتی که این ماده اولیه مصرف شده که معافیت مالیاتی داشته و قاعدتاً باید آن معافیت ماده اولیه به همان میزان مشمول ماده نهایی هم بشود.