- ۰۷ فروردین ۱۴۰۱
- اخبار برگزیده , اخبار ویژه , گزارش
- کد خبر 29554
- 1419 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
کارخانه خوراک دام، گاوداری واحد بستهبندی گوشت و مرغداری تخمگذار «کاله » راهاندازی میشود
صنعت غذا: «اقتصاد دستوری در دنیای امروز جایگاهی ندارد. رهبران روسیه و چین هم دیگر از این سبک اقتصاد تبعیت نمیکنند، اما امروز شرایط اقتصاد در کشورمان بهگونهای شده که تولیدکننده تا نفسی میکشد با صدور بخشنامهای جدید نفسش گرفته میشود.
امروز من در کشور عراق که کشوری جنگزده است، بهتر از ایران تولید میکنم، بهراستی چرا باید اینگونه باشد که در عراق و در واحدی کوچکتر
از واحدهای بزرگ مستقر در ایران شرایط اقتصادی بهتری داشته باشیم.
دلیلش این است که اقتصاد حتی در عراق دارای چارچوب مشخصی است و تولیدکنندگان هر روز با بخشنامههای دولتی مواجه نمیشوند، اما در کشور ما دولت مخل آسایش تولیدکنندگان میشود.»
آنچه خواندید فرازهایی بود از صحبتهای غلامعلی سلیمانی بنیانگذار گروه سولیکو (کاله) در گفتوگوی اختصاصی با «اقتصادسبز» که ماحصل آن در ادامه میآید:
بدون تردید غلامعلی سلیمانی یکی از نوابغ استثنایی تولید و صنعت در یک قرن گذشته است. کارآفرینی که در سال ۱۳۵۰ با راهاندازی یک شرکت بازرگانی کار حرفهای خود را آغاز کرد و در سال ۱۳۵۶ نخستین واحد تولیدیاش را بنا نهاد و از آن سال تاکنون هر سال موفق به راهاندازی یک واحد تولیدی شده است. به طور حتم این سالهای پرجنب وجوش حاوی خاطرات تلخ و شیرین بسیاری است، لطفاً از این سالها و انگیزهای که منجر به ایجاد هر سال یک واحد تولیدی شده برای خوانندگان ما بگویید.
پیش از انقلاب بیشتر فعالیتهای صنعتی کشور معطوف به راهسازی و ساختمانسازی بود. قبل از ورود به عرصه تولید با توجه به بررسیهایی که در شرکت بازرگانیام داشتم به این نتیجه رسیدم که صنعت غذا از همه صنایع دیگر در کشور رو به رشدتر خواهد بود. با توجه به اینکه بنده در دوران خدمت سربازی در سازمان مهندسی فعالیت میکردم، از اینرو با کار راهسازی آشنا شدم و پس از تحقیق و بررسی وارد عرصه تولید در صنعت غذا شدم. در تولید صنعت غذا سعی کردیم بیشتر ماشینآلات، مواداولیه و ملزومات را از آمریکا و اروپا تهیه کنیم. در صنعت غذا افرادی نظیر مرحوم عظیمی شرکت «آتاکو» و مرحوم شاهرخ ظهیری شرکت «مهرام» که تازه فعالیت را آغاز کرده بود و از بنده هم پروفرمای ماشینآلات «مهرام» را گرفته بود مشغول فعالیت بودند، البته صنعت رو به رشدی نشان میداد.
در همان دورانی که با این دو بزرگ صنعت غذا آشنا شدم، متوجه شدم که ورود به صنعت فرآوردههای گوشتی برایم بهتر از صنعت کنسرو است. در آن زمان هم در کشور تنها ۵ کارخانه آرزومان، میکائیلیان، گیلان، اصفهان و کادو که زیر مجموعه «یک و یک» فعالیت میکرد و البته همان ابتدا از توزیع سوسیس و کالباس آغاز کردیم، اما بهتدریج متوجه شدم که اینگونه کارها با ذائقهام سازگاری ندارد، در همان مقطع کار را با پخش سوسیس و کالباس گیلان ادامه دادم. البته دو شرط ما با کارخانه گیلان این بود که ابتدا از گوشت خوک استفاده نکند و دیگری اینکه ما در نهایت بتوانیم ۱۵ درصد سهام این شرکت را خریداری کنیم. در همان زمان مالکین کارخانه با هم اختلاف نظر داشتند، به طوری که حتی ماشینآلات خریداری شده را نصب نکرده بودند. سال ۱۳۵۸ در آمل و شیراز مجوز تولید گرفتیم و کارخانه دمس شیراز را راهاندازی کردیم تا پس از همبرگر که در تهران از سال ۱۳۵۶ تولیدش را آغاز کرده بودیم وارد تولید سایر فرآوردههای گوشتی هم شویم.
سال ۱۳۵۹ سنگ بنای کارخانه کالباسسازی تهران یا سولیکو را در تهران گذاشتیم، در سال ۱۳۶۰ کارخانه فرآوردههای گوشتی و دریایی بوشهر و متعاقباً کارخانه فرآوردههای گوشتی آمل را راهاندازی کردیم تا اینکه در مجموع ۵ کارخانه کالباسسازی ایجاد کرده باشیم، البته در کنار این واحدها، واحدهایی نظیر تولید خرما، خیارشور و… را هم راهاندازی کردیم.
در کنار این واحدهای تولیدی در زمینه صادرات میوه و روده هم فعالیت میکردم. در آن سالها گوشت در کشور کم بود و به ناچار از گوشت ماهی بوشهر در تولید سوسیس و کالباس هم استفاده میکردیم که البته با موفقیت چندانی در این مورد مواجه نشدیم.
چگونه شد که وارد صنعت لبنیات شدید؟
یکی از روزهای آغاز سال نو (سال ۶۹) در آمل جهت عید دیدنی به منزل یکی از دوستان میرفتیم که هنگامی منتظر تاکسی بودم، دیدم خانمی یک دبه شیر را جلوی پای ما میریزد. از او پرسیدم چرا شیر را دور میریزی؟
گفت: چون هیچ مشتری نداشت و به ناچار اینکار را میکنم، از شدت ناراحتی خواستم پولی را به آن خانم بدهم که البته با دشنامش مواجه شدم.
پس از اینکه به منزل دوستم (سعیدیان) رفتم به او پیشنهاد دادم که با هم یک کارخانه ماستبندی (لبنی) بزنیم. در آن سالها متوجه شدیم که برای تأمین گوشت از دریا نمیتوانیم استفاده کنیم و بههمین دلیل به فکر توسعه صنعت لبنی در کشور افتادیم.
متوجه شده بودم که در دنیای غرب قیمت پنیر
۱٫۵ برابر قیمت گوشت است، اما در ایران برعکس بود. در نتیجه دامداریها برایشان به صرفه بود که دامهای جوان، تلیسه و یا حتی گاوهای آبستن را بفروشند.
در آن موقع، متأسفانه بسیاری از گاوهای ماده و مولد رهسپار کشتارگاه میشدند. خیلی سعی کردیم که به دولتمردان بقبولانیم قیمت پنیر و گوشت را متناسب با بازارهای جهانی کنند تا بتوانیم از گاوهای ماده در صنعت لبنی استفاده کنیم و فقط گاوهای نر روانه کشتارگاه شوند. متأسفانه امروز هم قیمت لبنیات نسبت به گوشت برخلاف دنیا پایینتر است که هنوز هم مشکلساز میشود. نکته مهم دیگر اینکه در کشور زمانی میتوانیم شاهد رشد صنعت باشیم که اقتصاد ما آزاد باشد، چرا که وقتی دولت قیمت پنیر، شیر و گوشت و ارز را دستوری تعیین کند، کلیه صنایع سرگردان خواهند شد و هیچگونه برنامهریزی در این شرایط نمیتوانیم داشته باشیم و هر روز با قوانین و دستورالعملهای خلقالساعه روبهرو میشویم.
در طول سالهای اخیر همواره شاهد نامگذاریهای حمایتی برای تولید از سوی مقام معظم رهبری بودهایم، آیا از بار مشکلات تولیدکنندگان کاسته شده است؟
با وجود آنکه رهبر انقلاب همه ساله درخصوص تولید، صنعت، اشتغال، صادرات و مالیات صحبت میکنند، متأسفانه مسؤولان اجرایی، متناسب با این نگاه حرکت نمیکنند که دلیلش برای من روشن نیست.
باید در نظر داشت که بقای مملکت در تولید، صادرات و مالیات است. بهراستی چرا وقتی ما میرویم در کربلا کارخانه راهاندازی میکنیم و دچار آتشسوزی میشود، هیچ مسؤولی قدمی بر نمیدارد؟! چرا وقتی امروز ما در راستای دور زدن تحریمها در دبی دچار مشکل شدیم، هیچ نهادی کمکی نمیکند؟! متأسفانه عددهای بزرگی از پولهای ما را بلوکه و ما را محکوم به زندان میکنند، اما در داخل کشور هیچگونه حمایتی متوجه ما نیست. صنعتگران امروز هم در داخل و هم در خارج از کشور دچار مشکلات متعددی هستند. برای من همیشه این سؤوال وجود دارد که چرا مسؤولان نمیخواهند اقتصاد کشور آزاد باشد، مالیات اصولی وقتی پرداخت می شود که رونق اقتصادی وجود داشته باشد. امروز هیچگونه حمایتی از تولیدکننده و صنعتگر نشده و نخواهد شد. من بعد از ۵۰ سال تولید در کشور با وجود آنکه تک دفتره هم هستم، اما امروز نمیدانم که چکار باید انجام بدهم. اگر بهدنبال بهتر زیستن مردم کشور هستیم، باید همه انسانها بتوانند با توجه به خلاقیتهای خودشان فعالیت کنند، اما متأسفانه مسؤولان مانع اینکار هستند.
به ناملایمتی مسؤولان اشاره میکنید، واقعاً برایم این پرسش مطرح است که با وجود همه ناملایمتیها چگونه و با چه انگیزهای هرسال یک واحد تولیدی جدید ایجاد کردهاید؟
من عاشق ملت و مملکت هستم. بقای این مملکت و رمز بهتر زیستن مردم ایران را در درآمد بیشتر میبینم.
این درآمد بیشتر را هم از راه رونق تولید و صادرات میتوانیم بهدست آوریم. این درآمد بیشتر را از مالیات دادن به دولت میتوانیم محقق کنیم. چون به این مسایل ایمان دارم و هرچه مانع بیشتر شود، من بیشتر کار میکنم. هماکنون ۵۵ پروژه تولیدی در دست انجام دارم. در سال ۱۳۹۹ ماهی یک پروژه تولیدی را تحویل داده و در سال ۱۴۰۰ هم ۱۲ پروژه تحویل خواهم داد. در نتیجه بر پایه برنامه ۵ ساله مجموعه در نظر داریم ۶۰ واحد تولیدی را راهاندازی کنیم، چرا که لذت من در بهتر زیستن دیگران و مردم ایران است.
یعنی در نظر دارید ماهی یک واحد تولیدی جدید راهاندازی کنید؟
بله – در نظر داریم با این برنامهریزی ۵ ساله (۱۳۹۹ تا ۱۴۰۴) ماهی یک واحد تولیدی جدید راهاندازی کنیم.
میزان اشتغالزایی مجموعه معظم سولیکو (کاله) چقدر است؟
در مجموع ۲۰ هزار نفر اشتغالزایی کردهایم که از این میزان ۱۸ هزار نفر در داخل کشور و ۲ هزار نفر در خارج از کشور فعالیت میکنند.
در کدام کشورها مشغول هستند؟
بیشتر در عراق هستند، بقیه در روسیه، قزاقستان، ازبکستان، آذربایجان، ارمنستان، قرقیزستان، دبی، قطر، عمان و سوریه فعالیت میکنند.
این پرسنل صرفاً در بخش تولید فعالیت میکنند؟
به غیر از عراق در سایر کشورها در زمینه بازرگانی، فروش و… فعالیت میکنند.
۶۰ واحد جدید تولیدی جدید بیشتر در چه گروههایی هستند؟
در گروههای لبنی، گوشتی، سبزیجات و نوشیدنی هستند.
امروز مجموعاً چند نوع محصول تولید میکنید؟
حدود ۲ هزار نوع محصول تولید میکنیم.
میزان تولید امسال مجموعه به نسبت سال گذشته چه تفاوتی داشته است؟
هدف ما دو برابر شدن سالانه تولیدات است، اما بهدلیل مسایل و مشکلاتی که داریم، هیچگاه نمیتوانیم دوبرابر تولید کنیم.
اخیراً مشکلات عراق و دبی برای من بهوجودآمد، همچنین ۳۵۰ میلیون یورو ارز پالایشگاه شیر ما را که قرار بود دولت اختصاص دهد، اما محقق نشده و در حقیقت همه اینها موانع بسیاری برای جهش تولید در مجموعه ایجاد کرده است.
۱۸۰ میلیون یورو سرمایه مجموعه در عراق از بین رفت، حدود ۵۰ میلون یورو در کشور دبی بلوکه شده و ۳۵۰ میلیون یورو را دولت ایران به ما اختصاص نداده تا موانع بسیاری برای جهش تولید مجموعه «کاله» ایجاد شود، به طوری که امروز نمیدانیم که باید در کدام کشور فعالیت کنیم تا بتوانیم در راستای اهداف ترسیم شده مقام معظم رهبری حرکت کنیم. درخصوص مشکل دبی هم دولت هیچگونه حمایتی از ما نکرده است.
پالایشگاه «شیرکاله» هماکنون چند درصد پیشرفت داشته است؟
پالایشگاه پودر آب پنیر در آمل سال ۱۳۹۹ راهاندازی شد. وی پروتئین(whey protein) 35 درصد و ۸۵ را در حال تولید هستیم و در سال ۱۴۰۱ به راهاندازی کامل خواهد رسید.
در تهران mpc60 تولید میکنیم و به این ترتیب بهدنبال تغییر روش تولید لبنیات هستیم، یعنی بهجای شیر از اجزای شیر برای تولید لبنیات استفاده میکنیم.
ماشینآلات پروژه mcc1 هماکنون در گمرک بوده و در حال ساخت ساختمان در آمل هستیم، چرا که بهدلیل مشکل آب و برق در اصفهان و تهران ناگزیر واحد را به آمل منتقل کردیم. البته ایرادش این است که شیر را باید از خراسان و اصفهان جمعآوری کنیم تا بتوانیم در آینده در مازندران، گلستان و گیلان ۳ هزار واحد گاوداری
۱۰۰ رأسی ایجاد کنیم تا شیر پالایشگاه آمل تأمین شود.
ماشینآلات پالایشگاه تهران هم تا ۳ ماه آینده وارد کشور میشود، البته برای تأمین هزینههای احداث این پالایشگاه ناگزیر به قرض شدیم تا این پالایشگاه را که اولین در قاره آسیا و سیوچهارمین واحد پالایشگاهی در دنیاست و میتواند انقلابی از نظر درآمدی و اشتغالزایی ایجاد کند را درکشور راهاندازی کنیم.
این مگاپروژه از کاشت علوفه و خوراک دام را در بر میگیرد تا آخرین و مدرنترین مراحل تولید و پالایش شیر و در همین راستا و در قالب همان برنامه ۵ ساله که شرح آن را دادم میگنجد.
اولین کارخانه خوراک دام را در البرز و بعد در آمل احداث میشود تا بتوانیم با اصلاح نژاد دامداریها، استانداردهای دامداریها ارتقا دهیم تا شیر با کیفیتتری در آن ۳ هزار واحد گاوداری ۱۰۰ رأسی تولید شود و بعد از مسنشدن دام در این واحدها از گوشت آنها در واحدهای فرآورده گوشتی استفاده خواهیم کرد.
واحد بستهبندی گوشت راهاندازی خواهیم کرد. واحد مرغداری تخمگذار هم ایجاد خواهیم کرد تا پروتئین هم داشته باشیم و کشتارگاه طیور در آمل احداث خواهیم کرد تا بتوانیم از تمام اجزای مرغ استفاده کنیم.
آیا این ۳ هزار واحد گاوداری ۱۰۰ رأسی را مجموعه «کاله» ایجاد میکند؟
خیر- در هر منطقه یک واحد را ما خودمان با توجه به الگویی که بر مبنای استانداردهای اروپایی داریم و راهاندازی میکنیم تا مردم بتوانند مطابق با آن واحدهای دیگر را راهاندازی کنند.
در زمینه تولید و صادرات مجموعه در سال۱۴۰۰ به نسبت مقایسه با سال گذشته توضیح دهید.
ما در برنامههای سالانهمان افزایش دو برابری تولید هر سال را هدف گرفتهایم، اما امسال بهدلیل مشکلاتی که داشتیم محقق نشد. در زمینه صادرات هم دو سال پیاپی شاهد دوبرابر شدن صادرات «کاله» بودیم، اما امسال به ۹۰ درصد رشد دست یافتیم. مجموعه ما سالانه حدود ۳۰۰ میلیون دلار صادرات دارد، اما بهدلیل آنکه همه ساله از ارزش ریال کشور ما کاسته میشود، وزن صادرات ما افزایش مییابد، اما ارزش دلاری افزایش نیافته است.
برای رفع موانع تولید در کشور چه پیشنهاداتی دارید؟
کشور ما متأسفانه یک کشور تولیدی دارای اقتصاد آزاد نیست، چرا که ذهنها به سمت اقتصاد دستوری است و موانع تولید همیشه پابرجاست. ما بهراحتی میتوانیم به اندازه ارزآوری صادرات نفت از صنایع ارزآوری داشته باشیم، البته به شرطی که اقتصادمان اقتصاد آزاد باشد و ارزش دلار سیال باشد.
ما که امروز میتوانیم پالایشگاه شیر احداث کنیم، نیازمند اقتصاد آزاد هستیم تا همه متخصصانمان را جذب کرده تا بتوانند در داخل کشور خدمت کنند.
اخیراً طرح قیمتگذاری درب کارخانه در کشور اجرایی شده، درخصوص این طرح چه نظری دارید؟
وقتی اقتصاد آزاد در کشور حاکم شود، فقط عرضه و تقاضا تعیین کننده خواهد بود، متأسفانه دولتمردان ما در اتاقهای دربسته چنین تصمیمهایی را میگیرند و از این رو فروش اکثر محصولات ما بهدلیل اجرای این طرح با ۳۰ تا ۴۰ درصد رشد منفی مواجه شده است و البته اینجا اگر حرف بزنیم میگویند شما مخالفت نکنید.
اگر ساکت باشیم، شب عید با رشد منفی فروش چگونه میتوانیم به تعهداتمان نسبت به همکارانمان عمل کنیم. اگر بیایند با ما صحبت کنند و مشورت بگیرند، قطعاً نتایج بهتری حاصل خواهد شد.
امروز راهحل شما چیست؟
اگر بگویند چه هدفی را از این طرح دنبال میکنند ما برایشان اجرا میکنیم، نباید اینگونه باشد که روشهای نادرست را بهطور سراسری اجرا کنند، ابتدا در محیطهای کوچک امتحان کنند اگر جواب گرفتند بعد به طور سراسری اجرایی شود. قیمت تمام شده دستوری نیست، قیمت تمام شده یک واحد با واحد دیگر متفاوت است. اگر دولت ما در این امور دخالت نکند، ملت ما راحتتر زندگی میکنند. ما نیاز نداریم یک میلیون کارمند دولت داشته باشیم تا این طرحها را بهصورت نادرست اجرایی کنند. ما به ۲۰۰ هزار کارمند دولتی نیاز داریم تا برنامهریزی کنند که بخش خصوصی کار کند، مالیات بدهد، صادرات و ارزآوری داشته باشد و آنها فقط نظارت و هدایت کنند، باید تأکید کنم که بزرگترین مانع من در این ۵۰ سال دولت بوده است.
معضلات حمل و نقل همیشه گریبانگیر صنعت غذا بوده است، در این رابطه هماکنون با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنید؟
حمل و نقل صنعتی است که نیاز به جاده دارد، متأسفانه جادههای ما ایراداتی دارد که مسؤولان باید پاسخ دهند. واحدهای ماشینسازی هم بهدلیل تحریم نمیتوانند تولید کنند. ماشینسازان بزرگ نمیتوانند تحریمها را دور بزنند، اما واحدهای کوچک میتوانند با خرید ماشینآلات دست دوم مشکلات خود را حل کنند. بهراستی چه دستهایی پشت پرده است که بهرغم آنکه وزیر صمت هم موافق است اجازه نمیدهند تا ماشین وارد کنیم که برای ما سؤوال برانگیز است. در تمام کشورهای پهناور ۷۰ درصد حمل و نقل بهصورت ریلی انجام میشود و ۳۰ درصد کامیونی، از اینرو ما هم باید به این سو حرکت کنیم تا بسیاری از مشکلات فعلی مرتفع شود. اگر اجازه بدهند ما بتوانیم کامیونهای دست دوم وارد کنیم، دیگر نیازی نیست تا کامیونهای ۲ میلیاردتومانی را ۸ میلیارد تومان تهیه کنیم.
کرایه حمل و نقل در کشور در طول ۳ سال اخیر ۲٫۵ برابر شده است، چرا ما با ۲۵۰۰ کامیون قادر به جابهجایی کالاهایمان نیستیم، بهطوری که امروز یکی از مهمترین مشکلات ما این است که کامیون مناسب برای حمل کالاها و صادرات نداریم. وقتی من میتوانم از شمال اروپا کالا بیاورم و به دبی و عربستان تحویل دهم، پس ما میتوانیم در سطح بینالمللی هم کار کنیم، اما تنها به اقتصاد آزاد و تولید نیاز داریم.
جنابعالی در نیم قرن گذشته در بخش تولید فعالیت کردید، لطفاً تحلیل خود را از سیر تکامل صنعت غذا در یک قرن گذشته ارایه دهید.
ما با صنعت غذا میتوانیم به اندازه صنعت نفت برای کشور ارزآوری داشته باشیم و با پالایشگاه غذایی میتوانیم به اندازه پالایشگاههای نفت برای کشور ارزآوری کنیم، اما متأسفانه اجازه به ما نمیدهند. ما کارت سبز از مقام معظم رهبری میخواهیم تا مانعی جلوی پایمان قرار نگیرد. اگر این کارت سبز به ما تعلق بگیرد، «کاله» میتواند ۳۰۰ میلیون دلار صادرات سالانهاش را به یک میلیارد دلار برساند و میتوانیم هر سال این میزان را دوبرابر کنیم، البته به شرطی که موانع دولتی پیشرویمان قرار نگیرد. ما باید وزیر صادرات داشته باشیم. در نمایشگاه «گلفود» امسال دوبی وزیر صادرات انگلستان حاضر شده بود و با شرکتهای بزرگ صحبت میکرد تا بداند که چگونه میتواند محصولات انگلستان را به ایران بفروشد. سفارتخانههای ما در خارج از کشور باید دارای ذهنیت اقتصادی باشند که متأسفانه اینگونه نیست و آنها تنها ذهنیت سیاسی دارند.
ما با اقتصاد میتوانیم حرف اول را بزنیم. امروز اقتصاد آمریکاست که روسیه را از بین میبرد.
روسیه به اوکراین حمله کرده، اما به نفع اوکراین شده است، اگر قدرت تولیدی ما افزایش یابد تحریم یا هیچ عامل دیگری نمیتواند جلوی کشور ما را بگیرد.
وزرای ما باید به نمایشگاه «گلفود» دبی میآمدند و پای تولیدکنندگان ایرانی میایستادند تا بهجای یک کارخانه لبنی ایرانی در عراق و دبی ۱۰ کارخانه احداث شود. امروز با اقتصاد میتوان میان کشورها روابط حسنه ایجاد کرد. چگونه چین با اقتصاد با آمریکا روابط حسنه برقرار کرده است. نکته بعدی، تک نرخی شدن ارز و رشد تولیدات قابل صادرات است که اهمیت دارد.
چرا اینکارت سبز را از رییسجمهور نمیخواهید؟
چون رییس جمهور وقت بر سر پالایشگاه شیر به بنده امضا داد که برای بازپرداخت تسهیلات ارزی بیش از ۱۰ درصد گرانتر مطالبه بازپرداخت نداریم، اما به رغم دستور به رییس کل بانک مرکزی، اما بازهم اجرا نشد، از این رو به نظر میرسد، تنها کارت سبز رهبری میتواند گرهگشا باشد تا مانع خودمختاری دستگاهای دولتی شود.