مریم حقبیان
بی شک، رسیدن بشر به این جایگاه، بدون استفاده از ابزار ساخته دست خود، امکان پذیر نبوده است. ورود ماشین به عرصه حیات بشری، یک انقلاب عظیم در زندگی انسان محسوب میشود. مکانیزاسیون به شرط اصول توسعه پایدار، عامل اصلی تحرک و رشد مداوم سطوح کمی و کیفی تولید در تمامی بخشهای آن به شمار میآید. با توجه به پیشرفت علم و ضرورت تأمین نیازهای بشر، لزوم خارج شدن از کشاورزی سنتی و گرایشی به مکانیزاسیون کشاورزی، هر روز بیشتر احساس میشود؛ اما در حال حاضر مسأله این است که به منظور دستیابی به یک مکانیزاسیون واقعی جهت نیل به اهداف فوق، چه زیر ساختها و الزاماتی را باید رعایت کرد تا اهداف اصلی کشاورزی ماشینی برآورده شود. بخش کشاورزی برای تحقق مأموریتهای خود از جمله تأمین امنیت غذایی جامعه و ایفای نقش مؤثر در تقویت استقلال ملی، نیازمند گذر سریع از مرحله تولید معیشتی و سنتی به مرحله تولید صنعتی و تجاری است. از طرفی، مکانیزاسیون به مثابه رویکردی است که نیل بخش کشاورزی به مرحله تولید صنعتی و تجاری را ممکن میسازد. بنابراین ضرورت دارد تا با اتخاذ تدابیر کارشناسانه به توسعه آن پرداخته شود. کاربرد ماشینآلات کشاورزی میتواند منجر به افزایش تولید و درآمد کشاورزان و در نهایت، افزایش درآمد در بخش کشاورزی شود.
بدون مکانیزاسیون، چشمانداز روشنی از یک کشاورزی پویا و در عینحال پایدار که بتواند نیازهای غذایی را بهگونهای معقول پاسخ دهد، قابل تصور نیست؛ از اینرو مکانیزاسیون به عنوان عامل ضروری و محرک اصلی توسعه کشاورزی در پاسخگویی به نیازهای متنوع تولیدکنندگان از یک طرف و مصرفکنندگان از سوی دیگر است و با عنایت به اینکه بخش کشاورزی، نقش قابل توجهی در اقتصاد هر کشور دارد، باید از سیستمهای تولیدی کشاورزی با کاربرد فناوریهای نوین به منظور پاسخگویی به نیاز روزافزون غذا برای جمعیت رو به رشد کره زمین بهرهمند گردید. در واقع، کشاورزی پایدار یک اصطلاح عام مدیریتی است که به دنبال کاهش اثرات منفی عملیات کشاورزی بهمنظور استفاده پایدار از منابع در تولید محصولات کشاورزی و اکوسیستمهایی است که میتواند به عنوان محرک اصلی توسعه پایدار در نظر گرفته شود. براین اساس توسعه پایدار در واقع، نظام توسعه پایدار کشاورزی و یک نظام تولیدی است که بر شیوههای مدرن کشاورزی تکیه دارد و در عینحال به مسائل زیستمحیطی اقتصادی و بازده تولید نیز توجه کافی میکند.
در حال حاضر توسعه پایدار، یکی از مباحث مهم در عرصه بسیاری از علوم محسوب میشود. رهیافت توسعه پایدار بهدلیل بروز ضایعات زیستمحیطی و کاهش سطح عمومی زندگی مردم طی سه دهه گذشته از سوی سازمان ملل مطرح گردیده است. بخش کشاورزی برای تحقق مأموریتهای خود از جمله تأمین امنیت غذایی جامعه و ایفای نقش مؤثر در تقویت استقلال ملی، نیازمند گذر سریع از مرحله تولید معیشتی و سنتی به مرحله تولید صنعتی و تجاری است. بنابراین ضرورت دارد تا با اتخاذ تدابیر کارشناسانه به توسعه آن پرداخته شود. ماشینآلات مقرون به صرفه که ظرفیت و استاندارد تولید را افزایش داده و باعث بهبود بهرهوری شوند، از عناصر کلیدی مکانیزاسیون کشاورزی هستند و مکانیزاسیون کشاورزی میتواند موجب ارتقای کارآیی شده و تضمینکننده اثربخشی اقدامات در کل فرآیند قبل از تولید، تولید، فرآوری و عرضه محصولات کشاورزی باشد. لذا انتخاب و بهکارگیری فناوری مناسب و کاربرد امکانات لازم با روشهای صحیح در امر تحقیقات و فرآیند اقتصادی تولید، فرآوری و عرضه محصولات کشاورزی متناسب با اصول توسعه پایدار است.
مکانیزاسیون، رویکردی است که دستیابی بخش کشاورزی به مرحله تولید تجاری را ممکن میسازد؛ به عبارتی، رشد فزاینده جمعیت، نیاز جوامع را به تولید مواد غذایی افزایش داده که این عامل خود نیازمند گسترش تولیدات کشاورزی است. همچنین افزایش تولیدات کشاورزی، نیازمند بهکارگیری تکنولوژی مدرن بوده که استفاده از کود و سموم دفع آفات را میطلبد. استفاده از این عوامل طی سالها باعث اثرات مخرب بر منابع طبیعی به خصوص خاک و آب شده است. توجه به بحثهای توسعه باعث مطرح شدن مفهوم توسعه صنعتی کشاورزی گردید. در نتیجه با استفاده از تکنولوژیهای نوین، مشکلات زیستمحیطی زیادی پدیدار شد که باعث ارائه تفکر توسعه پایدار از طرف سازمان ملل متحد بهعنوان دورنمای کشاورزی گردید.
افزایش روزافزون جمعیت و نیاز به غذای بیشتر و گرسنگی بیش از۸۰۰ میلیون نفر در ملل محروم و چندین برابر شدن قیمت نهادههای کشاورزی و ضایعات حدود ۳۰درصدی محصولات کشاورزی ایجاب میکند که درجهت افزایش تولید گام برداشته و با گسترش صنایع تبدیلی و تکمیلی از منابع و نهادههای تولیدی، بیش از پیش استفاده شود تا امنیت غذایی فراهم آید. از جمله ابزارهای شناخته شده در راستای دسترسی به توسعه پایدار مکانیزاسیون با مفهوم بهرهگیری از تکنولوژیها و ماشینهای مناسب و روش علمی در عملیات ماشینی، تولید فرآوری و بستهبندی محصولات در راستای کاهش ضایعات کشاورزی بوده تا این بینش از طریق شناسایی معضلات فنی، اقتصادی و اجتماعی، راههای برونرفت را معرفی کرده و تکنولوژی برتر و مناسب عرصه را معرفی و اجرا نماید.
برای مکانیزاسیون، تعریفهای مختلفی وجود دارد. در یک تعریف، مکانیزاسیون؛ عهدهدار شدن به انجام فعالیتهای کشاورزی توسط منابع غیر انسانی است. مکانیزاسیون کشاورزی، مجموعهای از علوم و فنون کاربردی است که مطالعه شناخت و بهکارگیری انواع مختلف ماشین، ابزار نیروی محرک در مراحل مختلف تولید و فرآوری محصولات کشاورزی را شامل میشود. درواقع، مکانیزاسیون فقط مالکیت یا موجر بودن دولت و کاربرد ماشین در مزرعه جهت کاهش صعوبت کار و تسریع در عملیات نیست. کاربرد صحیح ادوات در مزرعه باعث افزایش بهرهوری تولید در کشاورزی مکانیزه خواهد شد که این امر با عواملی همچون سواد کشاورزان و گذراندن دورههای آموزشی توسط آنان در ارتباط است. از سویی، کاهش شدید نیروی انسانی فعال در بخش کشاروزی و میزان بالای دستمزدها و افزایش میزان تقاضا برای محصولات کشاورزی، اثر قابل توجهی بر مکانیزه کردن برخی عملیات کشاورزی داشته و سبب شده است تا به علت کمبود نیروی انسانی، میل به ماشینی کردن تولید بیشتر گسترش پیدا کند. از نگرشی بالاتر میتوان گفت که مکانیزه شدن عملیات کشاورزی سبب میشود مدیریت بهتری در مراکز تولید اعمال گردد. مکانیزاسیون سبب انجام بموقع کار و اغلب، افزایش درآمد میشود. اولویتهای بهکارگیری روشهای مکانیزه در تولید محصول با توجه به شرایط فنی، اقتصادی و اجتماعی هر جامعه مشخص میشود. عموماً در کشورهای توسعهیافته، کاربرد مکانیزاسیون برای کاهش هزینهها، ولی در کشورهای در حال توسعه، برای افزایش تولید است. همچنین طرز استفاده صحیح از ماشینهای کشاورزی، یک عامل مهم در پیشبرد اهداف مکانیزاسیون به شمار میرود که در این ارتباط، سطح سواد کشاورزان قابل توجه است. مکانیزاسیون با تأثیر در انجام بموقع و مناسب عملیات تهیه بستر بذر، کشت بموقع، مقدار مناسب بذر، مبارزه با علفهای هرز، آفات و بیماریها و برداشت صحیح و بموقع محصول سبب افزایش تولید میگردد. از طرفی، چون بیشتر عملیات به صورت مکانیزه و با ادوات صورت میگیرد، دخالت نیروی انسانی بهدلیل ماهیت خستگیپذیر بودن انسان، منتفی شده و در بیشتر مواقع تا مدت زمان نامحدود میتوان از ماشینآلات استفاده کرد.
توسعه بخش کشاورزی نیازمند تحول
ایجاد تحول در هر جامعه از عوامل مؤثر در رشد و شکوفایی بخشهای مختلف صنعتی، کشاورزی، خدماتی و…. است و میتواند نقش بسزایی در پویایی ادامه حیات و فعالیت آنها در اساس و شالوده تحولات هدفمند، پیریزی تفکرات نوین، افزایش آگاهی و اصلاح سیاستهای کلی و اجرایی در نیل به اهداف تعیین شده، داشته باشد. از این رو، تعامل تفکرات سیاسی و اقتصادی در قالب اهداف مشترک و نظاممند، نقش تعیینکنندهای در تثبیت نظامهای اقتصادی دارد که به صورتهای گوناگون در سیستمهای فعال کشور تأثیر میگذارد. در این زمینه باید توجه داشت که برنامهریزی و تلاش در جهت تحقق اهداف تدوین شده، نقطه عطف موقعیتها بوده و پویایی و حرکت مستمر جوامع، زاییده تفکر مدون و تحولگرا است. بیتردید، شناخت جایگاه هر بخش سازمان، نیازمند درک درست و شناخت فراگیر از موقعیت زمانی و شرایط حاکم بر آن همراه با اولویتهای حرکت در مسیر توسعه پایدار و برقراری امنیت تولید است. تلاش بیوقفه و پشتکار خستگیناپذیر بهمنظور تطبیق با برنامههای جدید و هماهنگی با اجزای راهبردها و فرصتهای پیشرو، راهکار بنیادی برای حفظ رقابت و انجام وظایف محسوب میشود که در برنامههای تحول، دستیافتنی است.
آزمون و ارزیابی ماشینهای کشاورزی
آزمون ماشینهای کشاورزی ساخت داخل و خارج از لحاظ تطبیق با استانداردهای ملی و بینالمللی بر روی نمونههای تولیدی، یکی از ضرورتهای توسعه مکانیزاسیون است. آزمون ماشینهای ساخت داخل با توجه به سیاستهای حمایت از سازندگان داخلی باید مورد توجه جدی قرار گیرد. یکی از دلایل رغبت کشاورزان را میتوان کیفیت پایین ادوات و عدم حصول نتیجه لازم در بهکارگیری این ادوات دانست. برای انتخاب و خرید ماشینهای کشاورزی، توجه به دو مسأله عمده، ضروری و تعیینکننده است که عدم استفاده هر یک از موارد یا هر دوی آنها ممکن است باعث هدررفت سرمایه، بهموقع انجام نشدن کار و مشکلات دیگر شود.
این دو مورد عبارتند از:
۱- انتخاب اندازهی مناسب ماشین که دارای ظرفیت بهینه برای انجام عملیات مورد نظر باشد.
۲-انتخاب بهترین نوع ماشین از میان ماشینهای موجود با توجه به عوامل مختلف پس از آن که اندازه و ظرفیت ماشین مورد نیاز مشخص شده است.
بنابراین لازم است که مراکز آزمایش و ارزیابی ادوات کشاورزی در هر استان یا منطقه، تحتنظر کارشناسان مجرب، ایجاد شده و بر تولید ادوات کشاورزی به طور مستقیم نظارت داشته باشند تا کاربران ماشینها هرچه بیشتر به استفاده از ادوات راغب شده و زمینه توسعه مکانیزاسیون فراهم گردد.
چگونگی وضعیت مکانیزاسیون کشاورزی قبل از اصلاحات اراضی درایران
حدوداً تا قبل از سال ۱۳۴۲شمسی، نظام حاکم بر کشاورزی، یک نظام ارباب رعیتی بود. در این نظام، مالک و مباشر او واسطههای بین دولت و رعیت و عامل اجرای طرحهای دولتی بودند. طی این دوره، اولین تراکتور برای مدرسه عالی فلاحت، وارد ایران شد (۱۳۰۸). در سال ۱۳۱۶ اولین طرح مکانیزاسیون ایران پیریزی گردید که در این طرح، تغییرات مشخصی در رابطه با اداره املاک دولتی و موقوفات صورت گرفت و برنامههایی جهت اعمال ماشین در کشاورزی مد نظر قرار گرفت. با وجود آنکه با این طرح، پایگاه اقتصادی اجتماعی رعایا تغییر بنیادی پیدا نکرد، اما در ابتدا کمی باعث پیشرفت در کشاورزی شد. بههرحال این طرح به علت وقوع جنگ جهانی دوم متوقف گردید. پس از جنگ نیز این طرح با واردات تراکتور و ادوات شخم و برنامههایی جهت اعمال ماشین در کشاورزی ادامه یافت. در کل، اهداف دولت و سیاستهای آن در بخش کشاورزی خصوصاً در این دوره و نیز در دورههای بعد، ایجاد شرایطی برای پذیرش اجتماعی ماشین در کشاورزی و سعی در توسعه روند استفاده از آن بود. در مجموع، اکثر مزارع کشور از استاندارد لازم جهت انجام عملیات مکانیزه برخوردار نیستند. زمینهای کشاورزی به دلایلی از جمله تقسیم زمین بین فرزندان زارع به قطعات کوچکتری تقسیم شده و یا در جاهای مختلف قرار دارند. این مورد از دو جنبه، قابل بررسی است. اول آن که وقتی زمینهای کشاورزی به قطعات کوچکتر تقسیم میشوند، تکنولوژی مناسب جهت استفاده از ادوات در این مزارع وجود ندارد. به عنوان مثال تراکتورها، کمباینها و سایر ادواتی که در کشور تولید شده و یا از خارج وارد میشوند، ادواتی هستند که استفاده از آنها در مزارع بزرگ، صرفه اقتصادی دارد. در مورد تراکتور در سالهای اخیر، تراکتورهایی کوچک تولید شده است، ولی ساخت ادوات متناسب با اندازه زمین در بین سایر ماشینها عمومیت ندارد. این مسأله باعث میشود که در مزارع یا از ادوات کشاورزی استفاده نشود و یا اگر استفاده میشود، ادواتی باشند که متناسب با اندازه زمین نیستند که این امر باعث هدررفت انرژی در واحد سطح میشود.تکنولوژی متناسب با نوع منطقه و مزرعه از اهمیت بسزایی برخوردار بوده که علاوه بر مکانیزه کردن مزارع و مزیتهای مرتبط با آن، صرفه اقتصادی را نیز به دنبال داشته و به نوبه خود، یکی از جذابیتهای توسعه مکانیزاسیون است. بنابراین، برنامهریزی در انتخاب مناسب ادوات در یک مزرعه جهت پیشبرد اهداف مکانیزاسیون از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این زمینه باید الگوی استفاده از تراکتور و سایر ماشینها از نظر تعداد و ظرفیت مناسب با سطح مزرعه، مدنظر قرار گرفته و همکاری مناسبی با هم داشته باشند.
تکنولوژی و تعامل آن در توسعه مکانیزاسیون کشاورزی
بد نیست نگاهی به وضعیت مکانیزاسیون کشور و نقش ماشین و واحد تولید توان در مزرعه داشته باشیم؛ آنگاه بهتر میتوان در تعامل بین تکنولوژی بومی و نوین در ارتباط با مکانیزاسیون کشاورزی اظهار نظر کرد. به طوری که میدانید، همانگونه که ماشینهای «سی ان سی» در صنعت موجب انقلاب صنعتی شدند، تراکتور با حضور در مزرعه سبب انقلاب در کشاورزی شد. تکنولوژی از دید بیولوژیکی یعنی اصلاح بذر و تولید بذر با قوه نامیهی بالاتر و از طرفی از دید مکانیکی، ابزارهای کشاورزی سبب شدند که کشورهای پیشرفته با وجود اشتغال کمتر در بخشهای کشاورزی، عملکردهای چندین برابری در تولید مواد غذایی داشته باشند و علاوه بر نیاز خود، از طریق صادرات محصولات نیز سودهای هنگفتی را نصیب خود کنند. متأسفانه در کشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه با وجود اشتغال چند برابری هنوز نتوانستهاند در محصولات استراتژیک به استقلال برسند. بهرهگیری از ماشین با دستاورد توان و سرعت بالا و ایجاد سهولت و اشتغالآفرینی سبب تولید محصول بیشتر با نهاده کمتر میشود.از مزایای مکانیزه شدن مزارع کشاورزی که با بهکارگیری آنها تحقق اهداف کمی و کیفی حاصل خواهد شد، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱) کاهش هزینه تولید
۲) اصلاح اراضی
۳) جایگزین شدن نیروی ماشین به جای نیروی انسانی و دام
۴) کاهش ضایعات محصول
۵) مقابله با آفات و بیماریها
بررسی راهکارهای توسعه مکانیزاسیون کشاورزی
با وجود اهمیت بسیار زیاد استفاده از فناوری ماشینی در کشاورزی، سیاستهای دولت در سالهای گذشته باعث عرضه نامناسب ماشینآلات به بخش کشاورزی شده است. میزان تزریق ماشینآلات به بخش کشاورزی در سالهای گذشته، نه تنها باعث عدم تحقق برنامههای مکانیزاسیون بخش شده، بلکه جوابگوی میزان استهلاک ماشینآلات نیز نبوده است. این وضعیت موجب کاهش ضریب مکانیزاسیون گردیده و کشاورزان را مجبور به استفاده از ماشینآلات مستهلک و فرسوده کرده است. همچنین رشد قیمت ماشینآلات کشاورزی، بیشتر از رشد شاخص قیمت تضمینی محصولات این بخش بوده است. البته با وجود موارد ذکر شده طی سالهای گذشته، درجه مکانیزاسیون در عملیات زراعی افزایش یافته است که این نشاندهنده نقش کنونی ماشینهای کشاورزی و مکانیزاسیون در توسعه کشاورزی است. در ایران در چندین دهه گذشته، ماشینآلات کشاورزی، وارد مراحل مختلف عرصه تولید شده و جزء لاینفک ساختار کشاورزی گردیده است، اما در سالهای گذشته، تأمین ماشینآلات کشاورزی با مشکلات و فراز و نشیبهای بسیار مهمی همچون عرضه نامتناسب مواجه شده و با نیاز بخش کشاورزی، آثار منفی این مسئله بر پیکره بخش مشهود است. همچنین طریقه استفاده از ماشینهای کشاورزی، یک عامل مهم در پیشبرد اهداف مکانیزاسیون بهشمار میرود که در این ارتباط، سطح سواد کشاورزان قابل توجه است.
در این رابطه، کشاورزان به سه دسته تقسیم میشوند:
۱) کشاورزانی که فقط از ادوات و ماشینهای کشاورزی استفاده کرده و به علت کمسوادی و عدم بهرهگیری از آموزش لازم، بهرهبرداری بهینه از دستگاه و ادوات نمیکنند.
۲) کشاورزانی که اطلاعات کمی در استفاده صحیح و تنظیم ادوات دارند.
۳) کشاورزانی که اطلاعات آنها در مورد کاربرد صحیح ادوات درحد کافی است اما متأسفانه تعداد آنها کم است و جزو کشاورزان پیشرو طبقهبندی میشوند.
اگرچه بیش از یک قرن از پیدایش تراکتور گذشته است، ولی در خلال جنگ بینالمللی اول، این دستگاه برای نخستینبار نیروی حرکتی خود را بهدست آورد و در پی جنگ جهانی دوم به عرصه کشاورزی معرفی شد که دلیل آن، نیاز روزافزون به مواد غذایی و الیاف گیاهی بوده است که با تعداد کمتری از کارگر کشاورز بهدست میآید.
بررسی اقتصادی و اجتماعی مکانیزاسیون کشاورزی در ایران
در حال حاضر حرکت کلیِ کشورها به سمت توسعه و پیشرفت و نیل به استقلال، رابطه مستقیمی با تولیدات کشاورزی دارد. در بیشتر کشورها ابتدا کشاورزی رشد کرده و سپس میل به صنعتی شدن در کشاورزی به وجود آمده است. از طرفی بالا بردن سطح کمی و کیفی تولیدات بدون مکانیزه کردن کشاورزی امکان ندارد. امروزه قسمت اعظم کشاورزی ایران، مکانیزه نیست. متأسفانه با وجود تأکید بیشتر مجریان طرحهای کلان اقتصادی به این واقعیت که کشاورزی باید محور توسعه باشد، اما این امر تنها در حد گفتار باقی مانده و عدم تحقق افزایش ضرایب مکانیزاسیون سبب بروز مشکلات جدیتر شده است.
یکی از شاخصهای بسیار مهم که به بررسی کیفی مکانیزاسیون میپردازد، سطح مکانیزاسیون است. این شاخص در واقع مجموع کل توان کشش موجود در کشور به کل سطح زیرکشت فعال است.
مجموع کل توانهای کششی کشور
– سطح مکانیزاسیون
– سطح زیر کشت فعال
واحد این معیار، اسب بخار بر هکتار است. نکته مهم این که با افزایش سطح مکانیزاسیون، عملکرد در واحد سطح نیز باید یک روند افزایش نسبی داشته باشد و متأسفانه این یکی از بحرانهای موجود مکانیزاسیون در کشور ما است که شاهد آن هستیم. البته برخی پارامترها مانند حاصلخیزی خاک و مرغوبیت زمین نیز دخیل هستند که نباید از آنها چشمپوشی کرد؛ به عبارتی، کاربرد صحیح ماشینها و تناسب تکنولوژی آن با منطقه و شرایط اقلیمی، رعایت مبانی این نیاز به برنامهریزی، جهتگیری و تصمیمگیری درست با توجه به بافتهای زراعی کشور را میطلبد که هرکدام دارای تنوع گوناگون و حتی بافت اقتصادی و اجتماعی هستند.
دلایل عدم توسعه مکانیزاسیون کشاورزی
استفاده از ماشین در عرصه تولیدات کشاورزی از موضوعاتی است که حدود ۵۰ سال در بخش کشاورزی کشور مطرح است و وزارت فلاحت یا کشاورزی فعلی در سال ۱۳۳۲ با به تصویب رساندن اساسنامه بنگاه توسعه ماشینهای کشاورزی، سنگ بنای یکی از شرکتهایی را گذاشت که بتواند این امر را در عرصه کشاورزی کشور سامان دهد.
به موازات تأسیس این شرکت -که با سرمایه اولیه سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور و به منظور افزایش تولیدات کشاورزی صورت گرفت- طبعاً کشاورزی سنتی میرفت که تغییرات اساسی یابد و پاسخگوی محصولات کشاورزی مورد نیاز مردم با توجه به افزایش روزافزون جمعیت و با بهرهگیری از ماشین باشد؛ چرا که تا آن روز عملیات کشاورزی با روشهای سنتی همچون شخم با گاو آهن و برداشت با دست انجام میشد و منابع آب هم صرفاً از قنات، چشمهها و یا رودخانههای فصلی بود و به طور کلی کشاورزی در اکثر سرزمین ما، معطوف به کشت دیم بود.ایجاد اولین کارخانه تراکتورسازی در تبریز با مونتاژ تراکتورهایی به قدرت ۶۰-۴۵ اسب بخار توسط وزارت صنایع در دهه ۴۰ همراه با واردات ادوات ابتدایی مانند گاوآهن، دیسک، تریلر و فاروئر به منظور عملیات کاشت آغاز شد و واردات انواع تراکتورهای متوسط و سنگین توسط بنگاه توسعه ماشینهای کشاورزی و تأسیس و راهاندازی تعمیرگاههای ثابت و سیار در مراکز استانها و استخدام کارشناسان خارجی برای انتقال دانش و تکنولوژی ماشینهای وارداتی و … از جمله اقداماتی بود که این دگرگونی را الزامی میکرد.
پس از اصلاحات ارضی در سال ۴۱ وزارت کشاورزی با ایجاد شرکتهای تعاونی و تولید و سهامی زراعی در مراکز استانها برای ساماندهی مکانیزاسیون با اعزام کارشناسان و متخصصان داخلی و خارجی، زمینه انتقال مکانیزاسیون و فرهنگسازی در بهرهبرداری بهینه از زمینهای یکپارچه را در دستور کار قرار داد و کلیه عملیات زراعی (کاشت، داشت، برداشت) با ماشین انجام میشد. بانکهای تخصصی کشاورزی نیز موظف گردیدند برای خرید ماشینآلات مذکور، وامهای کمبهره را در اختیار کشاورزان صاحب زمین قرار دهند که بعد از اصلاحات اراضی از قالب خوشنشینی و رعیتی، خلاصی یافته و صاحب زمین شدند.در یک دید کلی، مشکلات خاص و عام مکانیزاسیون کشاورزی ما نوپاست و در همه زیرساختها، نیاز به تعمق دارد، اما مشکلات موجود در بخش مکانیزاسیون عبارتند از:
۱-دقت در تناسب و انتخاب ماشین برای مناطق مختلف و کشت متفاوت؛ به عبارتی، اجرای تکنولوژی مناسب در هر منطقه
۲-نبود تعمیرگاههای مجاز ماشینآلات کشاورزی و یا عدم دسترسی آسان به آنها در اقصینقاط کشور
۳-کمبود شرکتهای خدماتی تعاونی ماشینهای کشاورزی و عدم انسجام شرکتهای موجود
۴-کمبود قطعات یدکی و عدم نظارت دقیق بر نحوه ورود و توزیع و فروش آنها
۵-نبود مراکز آموزش و تعلیم جهت کشاورزان به منظور تبادل تجربیات و استفاده بهینه از ماشین و ادوات
۶-عدم تناسب قدرت، اندازه و… ماشین با نوع عملیات انجام شده که معمولاً به فرسودگی زودرس منجر میشود.
۷-عدم تحقیقات کاربردی جهت دستیابی به الگوی مکانیزه محصولات مختلف در شرایط متفاوت
۸-عدم تبحر در اطلاعات فنی اولیه جهت کاربرد ماشین
۹-عدم توجه خاص به مکانیزاسیون در حد کلان که علاوه بر قرار دادن منابع ملی و مردمی، کشاورزی را در رکود باقی خواهد گذاشت.
مشکلات خاص و عام مکانیزاسیون
از دیدگاه مقایسهای، هزینه تعمیر و نگهداری سالانه تراکتورهای چرخ لاستیکی در کشور آمریکا ۱۲ درصد و ارزش ماشینی و هزینه تعمیر و نگهداری سالانه کمباین ۵ درصد بوده است. مقایسه ارقام تعمیر و نگهداری سالانه انواع تراکتور و کمباین در ایران با ارقام مشابه در آمریکا، نشان دهنده بالابودن هزینه تعمیرات و نگهداری در ایران است. از دلایل عمده این وضعیت میتوان به بالا بودن عمر ماشینها، وضعیت نامناسب خدمات پس از فروش شامل؛ سرویس گارانتی و خدمات تعمیرگاهی، کمبود و گرانی قطعات یدکی، کیفیت نامطلوب قطعات مورد استفاده و پایین بودن کیفیت تعمیرات ذکر کرد. بنابراین استفاده از ماشینهای فرسوده، هزینه عملیات زراعی و ضریب فرسودگی ماشین را افزایش میدهد. ضمن اینکه از ضریب کارکرد صحیح ماشین میکاهد. واضح است که حاصل وضعیت فوق، انجام نشدن بموقع عملیات کاشت، داشت و برداشت، کاهش کیفیت عملیات زراعی، افزایش ضایعات نهاده و محصول، افزایش هزینه عملیات زراعی و افزایش یارانه سوخت است.
بنابراین، تحقق نیافتن برنامههای مکانیزاسیون درخصوص تأمین نیروی محرک لازم، علاوه بر این سبب میشود که بسیاری از عملیات کشاورزی در زمان نامناسب و بدون کیفیت لازم انجام پذیرد. از طرفی، افزایش هزینههای زراعی، افزایش ضایعات و کاهش عملکرد را نیز در پی خواهد داشت.
برنامه آینده توسعه مکانیزاسیون
تاریخ نشان داده است که فرآیند برنامه توسعه مکانیزاسیون بدون اینکه هدفی غایی در پیش داشته باشد، در حال پویایی است. هر تولیدکنندهای باید تحت سیستم رقابتی تولید و تجارت آزاد بهطور مداوم، محصولات خود را اصلاح کرده و محصولات جدیدی را عرضه نماید؛ تا اینکه سودآور بوده، رشد کند و از قطعات عامل ماشین، مجزا و دور شود. سیستمهای هشدار دهنده و کنترلکنندههای خودکار در ماشینهای پیچیده اهمیت بیشتری پیدا میکنند. انجام خودکار عملیات زراعی، شامل سیستمهای راهنمای خودکار، در حد یک رؤیا است.
عرضه تراکتورهای بزرگتر و ادوات خاکورزی باید برای کار در سرعتهای بالاتر طراحی شوند و یا سوای قدرت مالبندی، مورد استفاده قرار گیرند تا کشش عامل، محدودکننده نباشد. هنوز جای خالی زیادی برای توسعه ابزار خاکورزی با راندمان بالا وجود دارد؛ یعنی ابزاری که برای ایجاد اثر مطلوب در خاک به انرژی کمتری در هکتار نیاز خواهند داشت.
باید به این نکته توجه داشت که کارخانههای سازنده تراکتور و موتور به مطالعات خود برای ساختن انواع جدید وسایل و همچنین توسعه مکانیزاسیون ادامه خواهند داد. تطبیق اقتصادی انواع مشخصی از ماشینها با مزارع کوچک، مسألهای است که قبل از مکانیزاسیون کامل کشاورزی، نیاز به توجه بیشتری دارد. در اکثر مزارع، سطح زیرکشت یک محصول ویژه، به قدری کوچک است که استفاده از ادوات گرانقیمتی همچون بستهبندیها و مکعبسازهای علوفه، پنبهچینها و ماشینهای برداشت گوجهفرنگی و دستگاههایی از این قبیل، توجیه ندارد.با بهکارگیری مکانیزاسیون و پرورش نیروی متخصص در این امر، افزایش ضریب بهرهوری از منابع و ادوات و افزایش کمی و کیفی محصول میسر خواهد شد و ضرورت دارد با توجه به اهداف از قبل تعیین شده، نیروی کارآمد بیشتری به چرخه مکانیزاسیون، پیوسته تا آن را سریعتر به گردش در آورند.
برای بهینه شدن برنامه توسعه مکانیزاسیون، چندین پیشنهاد ارائه میشود:
۱-اولین راهحل که سابقه زیادی در محافل علمی دارد؛ یکپارچه کردن زمینهای کوچک کشاورزی است. بدیهی است با افزایش سطح زیرکشت، عملکرد ماشینها در مزرعه بهتر شده و راندمان کار افزایش خواهد یافت. هم اکنون به دلیل کم بودن سطح زیرکشت در بیشتر نقاط کشور، خرید ماشینها مقرون به صرفه نیست.
۲-تأسیس و گسترش شرکتهای ساخت ماشینهای کشاورزی و ارائه خدمات گارانتی و تعمیرات و نظرات کارشناسی برای رفع نیاز کشاورزان. از طرفی با در اختیار داشتن ادوات فنی در چنین شرکتهایی، نیاز به متخصصان بخش، بیشتر احساس شده و علاوه بر اشتغال، به عمق مفید دستگاهها نیز افزوده میشود.
۳-تأمین نقدینگی مورد نیاز صنایع مرتبط با بخش مکانیزاسیون و اختصاص اعتبارات بانکی متناسب با سقف تولیدات هر واحد دستاندرکار مکانیزاسیون
۴- بسط زنجیره جهانی مکانیزاسیون کشاورزی و مباحث تکنیکی و کاربردی در این بخش، پیوسته در حال تحول است و دولت و متخصصین این رشته وظیفه دارند که همگام با توسعه فناوری در جهان، در این راستا گام بردارند.
۵-اینترنت، یکی از ابزار مهم و قابل دسترس بین مراکز تولید علم و اجرایی است. آموزش از راه دور و ارائه راهحل مختلف در زمینه مکانیزاسیون مزارع، روشی است که میتواند هم برای متخصصین و هم برای کشاورزان، بسیار مفید واقع شود.
۶-تشکیل یک شورای عالی مکانیزاسیون براساس قوانین مصوب که عهدهدار حل مسائل و ایجاد هماهنگیهای لازم بین کلیه بخشهای مربوطه باشد.
۷-ارائه الگوی مکانیزاسیون برای انواع کشتها و تناسب اندازه ماشین با واحد تولیدی
۸-برگزاری هر ساله نمایشگاه بینالمللی ماشینهای کشاورزی و ارائه و شناخت ادوات مختلف.