false
احمد حقپژوه *
کشاورزی – تجاری یعنی؛ تجاری سازی فعالیتهای کشاورزی ازطریق گسترش تولید بازار-محور با هدف افزایش سهم تولیدکننده در ارزش افزوده محصولات و این فرآیند، مفهوم اصلی «توسعه کسب و کار کشاورزی» است.
شاید تاکنون مطالبی درباره برنامه جهانی «یک روستا، یک محصول» (OVOP) «One Village, One Product» شنیده باشید. این برنامه از حدود بیست سال قبل در کشور ژاپن کلید خورده و بعد از آن، توسط ژاپنیها در بسیاری از کشورهای جهان بویژه منطقه آسیای جنوب شرقی معرفی و اجرا شده است.
مؤسسه غیردولتی JICA که متشکل از یک گروه ژاپنی است عهدهدار این برنامه در کشورهای مختلف بوده و تاکنون کشورهایی مانند چین، تایلند، برمه و کامبوج و… از این برنامه استقبال نمودهاند که عملا رشد قابل ملاحظهای بخصوص در اقتصاد کشاورزی آنها بدنبال داشتهاست.
هدف اصلی از اجرای این طرح، ایجاد تحرک اقتصادی و توسعه کسب وکار روستایی و کشاورزی است. این روند، زمینه ساز گسترش تولیدات هدفمند و صیانت از منابع طبیعی، بازار پسند نمودن محصولات و رشد و هدایت سرمایههای خرد و از همه مهمتر ایجاد علامت تجاری معتبر (بِرَند) بعنوان یکی از عوامل ثبات و توسعه سرمایهگذاری محسوب میشود.
براساس این برنامه، با محور قرار دادن محصولات پرمزیت مناطق مختلف روستایی، با حمایت دولت و نهادسازی مناسب برای فعالان و روستاییان نظیر تشکیل تعاونی فراگیر، در کنار ایجاد و تکمیل زنجیره مربوط به محصول محوری، در جهت توسعه بازار، اشتغال و برندسازی منحصربفرد آن منطقه اقدام میشود.
در کشور ما نیز، این برنامه از چند سال قبل در دستور کار برخی دستگاههای دولتی و مؤسسات اعتباری قرار گرفته اما متأسفانه باید بگویم نظیر بسیاری موارد دیگر با برداشتهای ناقص و غیرکارشناسی، تنها در محدوده شکل و شعار و با کمترین درک محتوایی از این ایده برتر جهانی همراه بوده است!!
بهعنوان تجربهای دیگر در زمینه توسعه کسب و کار کشاورزی، جالبست بدانیم که صددرصد سهام و مالکیت شرکت «فونترا» در نیوزیلند که از تأمین کنندگان معظم محصولات لبنی بویژه کره خوراکی در دنیاست، متعلق به حدود ۱۲۰۰۰ نفر از دامداران این کشور است!
چند پیشنهاد مطرح شده در این سلسله مطالب، برگرفته از چنین تجارب موفق بینالمللی است.
مثال شماره یک؛ ناحیهای فرضی را در نظر بگیرید که شامل حدود ۵ هزار نفر کشاورز، علاقمند به زراعت محصول گوجه فرنگی است. کارخانهای که از طریق کشاورزی قراردادی، کشاورزان این منطقهی فرضی را تحت پوشش خود قرار داده، سعی دارد از طریق جلب نظر سیستم بانکی، برای هر کشاورز مبلغی معادل ۵۰ میلیون تومان وام بانکی به منظور تأمین سرمایه در گردش برای کاشت گوجه فرنگی اخذ نماید تا بدین وسیله کشاورزان بتوانند بصورت قراردادی به تولید گوجه فرنگی مورد نیاز کارخانه مزبور بپردازند.
کشاورزان میبایست با استفاده از وام دریافتی و از محل فروش محصول خود به کارخانه، اصل و سود تسهیلات دریافتی را طی دوره یک ساله، بازپرداخت نمایند. محاسبات انجام شده نشان میدهد که در بهترین شرایط (باتوجه به ریزش قیمت در هنگام پیک برداشت) کشاورزی که به طور متوسط دارای پنج هکتار اراضی تحت کشت گوجه فرنگی باشد، خواهد توانست سالانه حدود ۲۰ میلیون تومان درآمد خالص داشته باشد. البته برای ادامه کار در سالهای بعد مجدداً نیازمند تسهیلات بانکی به عنوان سرمایه در گردش نیز خواهد بود.
حال به نقشه راه جایگزین دقت کنیم؛ ۱/ تأسیس شرکتی مرکب از کشاورزان منطقه با تعداد سهام برابر ۲/ انتخاب تیم متخصص، اجرایی و مدیریتی با نظارت مشارکتی ۳/ تأمین وام بانکی به ازای هر کشاورز حدود ۴۰ میلیون تومان جمعا ۲۰۰ میلیارد تومان ( تضامنی از محل مستحدثات طرح) ۴/ ایجاد سردخانه ۱۰۰ هزار تنی کنترل-اتمسفریک (CA) با هزینه تقریبی ۱۰۰ میلیارد تومان ۵/ ساخت کارخانه صنایع تبدیلی چندمنظوره با ظرفیت ۵۰۰۰ تن در ۲۴ ساعت با هزینهای حدود ۶۰ میلیارد تومان ۶/ سرمایه در گردش بمیزان ۴۰ میلیارد تومان.
این مجموعه پیشنهادی، ظرف مدت دو سال قابل احداث است. نتیجه برآوردی چنین است؛ حداقل درآمد سالانه ۲۰۰ میلیارد تومان/ برای هریک از ۵ هزار نفر عضو، معادل ۴۰ میلیون تومان درآمد سالیانه (به غیر از سود حاصل از فروش گوجه فرنگی) / این شرکت قادر است طی برنامه ۵ ساله، کل فعالیت کشاورزی اعضای خود را به سمت محیطهای گلخانهای با تراکم و بهرهوری بالا سوق دهد… خودتان این دو پیشنهاد را باهم مقایسه کنید!
کشاورزی – تجاری یعنی؛ تجاری سازی فعالیتهای کشاورزی ازطریق گسترش تولید بازار-محور با هدف افزایش سهم تولیدکننده در ارزش افزوده محصولات و این فرآیند، مفهوم اصلی «توسعه کسب و کار کشاورزی» است.
* عضو کارگروه ملی کشاورزی تجاری
true
true
http://sanatghaza.com/?p=25623
true
true